تاثير آموزش مولفه‌هاي هوش هيجاني بر افزايش خودكارآمدي و كاهش استرس شغلي

Effect of Learning the Emotional Intelligence Parameters on Increasing the Self-Efficiency and Decreasing the Career Stress

هيجان‌ها و نيز چگونگي كنارآمدن با آنها بخشي از شخصيت آدمي هستند و بر سلامت وي تاثير مي‌گذارند. توانايي ارزيابي و ابراز هيجانات خود، تنظيم هيجانات خود و ديگران و بهره‌برداري از هيجان‌ها "هوش هيجاني" خوانده مي‌شود. هدف از اين پژوهش، بررسي تاثير آموزش مولفه‌هاي هوش هيجاني بر افزايش خودكارآمدي و كاهش استرس شغلي بود. مواد و روش‌ها: اين پژوهش نيمه‌تجربي در جامعه آماري كارمندان شهرداري شهر تهران در سال 1389 انجام شد. نمونه‌گيري به روش خوشه‌اي هدفمند انجام شد و 30 نفر از كساني كه نمره استرس شغلي بالا و خودكارآمدي پايين داشتند، انتخاب و به‌طور تصادفي در دو گروه آزمايش و كنترل جاي داده شدند. از پرسش‌نامه باورهاي خودكارآمدي شرر و همكاران و مقياس استرس شغلي رايس براي جمع‌آوري داده‌ها استفاده شد. پس از ورود داده‌ها به نرم‌افزار SPSS 16 ، از آمار توصيفي و آزمون T مستقل و ضريب همبستگي پيرسون براي تجزيه و تحليل داده‌ها استفاده شد. يافته‌ها: ميانگين نمره خودكارآمدي گروه آزمايش در پس‌آزمون 2/6±9/64 بود كه اختلاف معني‌داري با نمره پيش‌آزمون اين گروه (5/8±9/51) داشت (1/5= t ؛ 05/0= p ). ميانگين نمره نشانگان كلي استرس در پس‌آزمون گروه آزمايش 8/6±7/25 بود كه اختلاف معني‌داري با پيش‌آزمون اين گروه (6/5±1/32) داشت. همبستگي منفي معني‌داري بين افزايش خودكارآمدي و كاهش نشانگان كلي استرس مشاهده شد (223/0-؛ 033/0= p ). نتيجه‌گيري: آموزش مولفه‌هاي هوش هيجاني مي‌تواند باعث افزايش باور خودكارآمدي و كاهش نشانگان استرس شغلي شود.

Emotions and how to deal with them are part of the human personality and affect her health. Ability to evaluate and express our emotions, emotion regulation of ourselves and the others and operation of emotion is called "emotional intelligence". This study aimed to determine the effect of emotional intelligence component training on self-efficacy enhancement and reduction of occupational stress. Materials & Methods: The semi-experimental research was done on Tehran municipality employees in 2010. Purposeful cluster sampling was done and 30 people who had a high score of occupational stress and low occupational stress were selected and randomly assigned to experimental and control groups. Data collected by the Self-Efficacy Beliefs Questionnaire developed by Scherer and colleagues and the Occupational Stress Inventory developed by Philip L. Rice. Data were analyzed by software SPSS 16 using descriptive statistics and independent T-test and Pearson's correlation coefficient. Findings: Self-efficacy mean score of experimental group was 64.9±6.2 in post-test which had a significant difference with pre-test score (51.9±8.5) of this group (t=5.1 p=0.05). The mean score of general symptoms of stress of experimental group was 25.7±6.8 in post-test which was significantly different from its pre-test score (32.1±5.6). A negative correlation was observed between self-efficacy increase and occupational stress symptoms reduction (r=-0.223 p=0.033). Conclusion: Teaching emotional intelligence components can increase the belief of self-efficacy and reduce the syndromes of occupational stress.