كليدواژه :
فضاهاي باز , الگوي ويلائي و آپارتماني , شهر جديد , سهند
چكيده فارسي :
مقاله حاضر به بررسي تطبيقي الگوي مجتمع هاي مسكوني ويلائي و آپارتماني (متعارف) شهر جديد سهند مي پردازد. اين پژوهش يك مطالعه پيمايشي از نوع مقطعي و نمونه گيري آن به روش تصادفي بود. براي گردآوري اطلاعات علاوه بر مشاهده، از پرسشنامه و مصاحبه حضوري در قالب سري منظم از سوالات بسته (مقياس ليكرت) استفاده شد. 124 نفر از ساكنان خانوارهاي واجد شرايط، حجم نمونه را تشكيل مي دادند. سپس با استفاده از نرم افزار كامپيوتري SPSS: 19 مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. داده هاي به دست آمده به وسيله روش هاي آماري توصيفي، آزمون هاي تفاوت ميانگين و آزمون همبستگي مورد تحليل آماري قرار گرفت. نتايج حاكي از آن بود كه بين متغير شغل (003/0p=)، مدت اقامت (000/0p=)، ابعاد مسكن (003/0p=) و رضايت از واحد مسكوني (038/0p=) با امتياز مربوط به الگوي مجتمع هاي مسكوني ويلائي و آپارتماني اختلاف معنيداري وجود داشت (024/0=p و 5/1406=Mann-Whitney U). اختلاف امتياز كل كيفيت الگوي مجتمع هاي مسكوني ويلائي و آپارتماني از نظر آماري معني دار بود و ميانگين امتياز مساكن آپارتماني نسبت به ساكنان مساكن ويلائي (516/87±804/15 به 216/90±604) بيشتر بود. گرچه بين امتياز مربوط به بيانيه هاي هدف اول يعني سازمان كالبدي و فضائي در هر دو الگوي مساكن ويلائي و آپارتماني تفاوت معنيدار آماري مشاهده نشد، اما بين امتياز مربوط به پاسخ بيانيه هاي هدف دوم (تأسيسات و تجهيزات) و سوم (ترافيك و دسترسي) دو گروه تفاوت آماري معني داري وجود داشت (049/0=P) (03/0=P). بنابراين، اگر خواسته ها و علايق ساكنان مورد توجه قرار گيرد، در آن صورت الگوي توسعه آپارتمان ها بايستي دراولويت قرار گيرد. در عين حال در توسعه مساكن ويلائي، علاوه بر مديريت و كنترل، بايستي مقوله تأسيسات و تجهيزات و دسترسي نيز مورد توجه قرار گيرد.
چكيده لاتين :
This paper surveys the compatibility of detached and apartment complexes pattern in Sahand new town. This cross-sectional research was done in 2009-2010 period. Type of sampling used in this research was simple random sampling, 124 people of residents were participated into this study. After collecting needed information, questionnaires were coded. All of gathered information for this study was analyzed by SPSS19.The results indicated that there is a difference between these variables-job (p=0.003), period of habitation (p=0.000), dimensions of accommodation (p=0.003) and satisfaction of residential flat- and precedence of detached and apartment complexes pattern (Mann-Whitney U=1406.5, p=0.024).The precedence difference between the quality of detached and apartment complexes pattern was meaningful statistically. Also the average precedence of apartment complexes was more than detached ones (15.804±87.516 to 604±90.216). Even though there wasn’t any statistical difference between precedence of first aim-physical and spatial organization-in both patterns, there was meaningful difference between precedence of second aim-Plant and Equipment-in both patterns and also difference between precedence of third aim-traffic and accessibility (p=0.049) (p=0.03). So, if the main objectives are real understanding of life and considering the dweller’s favorites and needs, the programmer should pay more attention to development pattern of common apartments. In addition, to develop detached complexes we should consider management, control, plant, equipment, traffic and access.
