بررسي رابطه بين كنترل‌كننده‌هاي رسمي و نگرش افراد به جرم (مورد مطالعه: شهر كرمانشاه)

A study of the relationship between formal controls and attitude toward Crime: Case of study: Kermanshah

اين پژوهش به بررسي ارزيابي سرعت و رشد جرم و تأثير بازدارنده‌هاي رسمي بر روي آن از نظر مردم شهر كرمانشاه پرداخته است. در اين راستا به نقش پليس به عنوان بازدارنده (رسمي) توجه شده است. روش پژوهش توصيفي از نوع پيمايشي و ابزار گردآوري داده‌ها، پرسشنامه‌ي توأم با مصاحبه است. جامعه‌ي آماري مورد مطالعه كليه‌ي شهروندان 18 سال به بالا در شهر كرمانشاه هستند كه 300 نفر از آنها به شيوه‌ي نمونه‌گيري تصادفي ساده براي مطالعه انتخاب شدند. هم چنين از ديدگاه نظري گيدنز به عنوان چارچوب نظري استفاده گرديد. نتايج نشان مي‌دهد ميزان وقوع سرقت وسيله‌ي نقليه‌ي شخصي از ميان جرائم اجتماعي از همه بيشتر است. رابطه‌ي نامشروع، نزاع دسته‌جمعي، كتك خوردن از افراد ناشناس، قاچاق و تصادف از جمله جرائمي است كه در رتبه‌هاي بعدي قرار دارند. ضريب همبستگي براي سه متغير ميزان ناهنجاري، ميزان نظارت اجتماعي و ميزان حضور پليس معنادار است. رابطه بين متغيرهاي مذكور براي ميزان حضور پليس (44/0- =r)، ميزان نظارت اجتماعي (512/0- =r) و ميزان ناهنجاري (485/0=r) است. نتايج رگرسيون چندگانه نشان مي‌دهد كه ميزان نظارت اجتماعي و ناهنجاري اجتماعي و گشت ‌زني پليس وارد معادله‌ي رگرسيوني شده و توانستند 50/0 درصد از تغييرات دروني متغير وابسته را تبيين نمايند. يافته‌ها نشان مي‌دهد كه گشت‌زني پليس و نظارت اجتماعي ميزان جرم را كاهش و افزايش ناهنجاري‌هاي اجتماعي منجر به افزايش جرائم اجتماعي مي‌شود.

This study investigates the opinions of the people of Kermanshah about the speed and increase of crime, and the effects of formal sanctions on it. In this regard, the role of the police was considered to be a (formal) crime-preventing variable. The ideas of Giddens provided the theoretical framework of the study. Questionnaires and interviews were used in the gathering of data. The research population consisted of all the residents who are more than 18 years of age in the city of Kermanshah, of which 300 persons were randomly chosen. The results showed that car robbery had the highest frequency. That means that 197 persons or about 65 percentages of responders believed that car theft was very prevalent. Illegitimate affairs, collective fights, being hit by unknown persons, and accidents followed next. The correlation coefficients for variables abnormality (r= 0.485), social supervision (r=- 0.512) and police presence (r= -0.44) were meaningful. The results of multiple regression analysis showed that the degree of social supervision, social abnormality, and police supervision entered the regression equation and could explain about 0.50 of the variance of the dependent variable. The results indicated that police supervision decreases crimes, and increases in social abnormality increase social crimes.