پيگيري سنت هاي ايراني در سكه هاي اشكاني

شاهنشاهي اشكاني، سومين سلسلة ايراني، حدود پنج قرن نقشي به‌سزا در دنياي باستان ايفا كرد، اما به‌سبب كمبود منابع نوشتاري از اين دوران سكه ها عمده ترين منبعِ باارزش براي بازشناسي انديشه ها و ديدگاه هاي سياسي، تاريخي، فرهنگي، هنري، و مذهبي شاهان اشكاني‌اند. اغلب و براساس شباهت هايي كه ميان نمادهاي به كاررفته در سكه هاي اشكانيان با فرهنگ يوناني ديده مي شود، اشكانيان را نورسيدگان فاقد فرهنگ ميدانند كه به تقليد محض يوناني مآبي همت گماشتند، اما واكاوي ژرفتر سكه ها در زمينة تصويرنگاري، كتابت، و پوشاك مي تواند نشاندهندة احياي سنت هاي ايراني باشد. اين نوشتار، با بهره گيري از مطالعات سكه شناختي و به شيوة توصيفي ـ تحليلي، به بررسي آن ميپردازد. براساس بررسي سكه ها، نمونه هايي از بازگشت به سنت‌ هاي گذشته و ايجاد تعادل ميان سنت هاي ايراني ـ شرقي با تمايلات يوناني مآبي در دورة پساهخامنشي و به‌دست اشكانيان نمايان مي‌شود.

Arsacid monarchy as the third Iranian dynasty played an important role in the ancient era for five centuries. However, due to the inadequacy of written documents from that era, coins are considered precious sources for us to identify the political, historical, cultural, artistic, and religious views and ideas of that time, i.e. Arsacid kings. Concerning the similarities between the employed symbols in Arsacid coins and ancient Greek culture symbols, Arsacids are often accused of being pureparvenuswho chiefly imitatedthe Greeksand lacked culture of their own. Nonetheless, a deeper scrutiny of Arsacid coins exposes that the depiction, writing, and clothing can be considered the revivers of Iranian traditions and this is the issue which is argued for in this study by means of coins examination studies and descriptive-analytic methods. The examination of coins shows that there was a return to previous traditions and an inclination towards establishing a balance between Iranian-Eastern traditions and Greek-oriented attitudes in post Achaemenid era among Arsacids