ارزيابي ريسك سياست هاي كمينه سازي ماليات شركت ها

Risk Assessment of the Corporate Tax Policies

هدف اين پژوهش،بررسي ريسك مالياتي سياستگذاري هاي مالياتي شركت ها مي باشد. براي اين منظور نرخ موثر ماليات پايين تر به عنوان سياست كمينه سازي مالياتي، و بي ثباتي وضعيت مالياتي در طول زمان نيز به عنوان ريسك مالياتي درنظر گرفته شده است. يافته هاي پژوهش با استفاده از اطلاعات 114 شركت طي سالهاي 1387 تا 1393 نشان مي دهد كه كاهش نرخ موثر مالياتي تاثير منفي معناداري بر بي ثباتي وضعيت مالياتي در طول زمان دارد؛ به اين معني كه شركتهاي با نرخ موثر ماليات كمتر، نمي توانند پرداخت ماليات كمتر در طول زمان را ثابت نگه دارند و لذا ريسك مالياتي آنها بالا است. براين اساس مي توان گفت كه سياست كمينه سازي ماليات، بدليل پيامد ريسك مالياتي، از نوع اجتناب مالياتي پرريسك مي باشد. نتايج حاصل از بررسي تاثير ويژگيهاي خاص شركتها بر طرح ريزي ماليات نشان مي دهد كه نوسان سود، ريسك مالياتي شركت را افزايش مي دهد. در شركتهاي كوچك نيز ريسك مالياتي بيشتر بوده و اهرم مالي نيز بدليل مكانيزمهاي نظارتي تبعي، ريسك مالياتي را كاهش مي دهد . اين يافته شواهد جديدي را درخصوص اثرگذاري تصميم گذاري مالياتي بر عملكرد كلي شركت فراهم مي نمايد. افزون براين، يافته هاي اين پژوهش مي تواند به ارزيابي ريسك مالياتي شركتها براساس سياست هاي مالياتي آنها كمك كند

In this study the relationship between tax avoidance and tax risk was investigated by measuring tax risk based on uncertainty approach using data collected from 114 companies during the years 2009 to 2015. For this purpose, the lower effective tax rate (ETR) and non-steady tax situation over time is considered as tax avoidance and tax risk, respectively. The results show that a significant negative relationship exists between the effective tax rate and tax risk. It means that companies with lower ETR cannot continuously preserve their low level of taxes, and therefore their tax risk would be high. Hence, the policy of decrease in taxes due to its uncertainty is risky tax avoidance. This finding provides new evidence about the impact of tax policy on the overall company performance. The results also show that income fluctuation increases tax risk and tax risk of small companies is higher than the big ones. Moreover, the financial leverage can reduce tax risk due to consequential regulatory mechanisms. It is noteworthy to mention that the findings of this study can be used in risk assessment of the corporate tax policies.