كليدواژه :
آيت الله محمدرضا مهدوي كني , رهبري , مديريت آموزش عالي , دانشگاه اسلامي , دانشگاه امام صادق
چكيده فارسي :
آيتالله مهدوي كني با تأسيس دانشگاه امام صادق (1361) افزون بر مسؤوليت آموزش و تدريس، به اداره عاليهي دانشگاه نيز ميپرداختند و در جايگاه رياست بر نخستين و بزرگترين دانشگاه اسلامي و غيردولتي كشور با چشمانداز «دانشگاه اسلامي مرجع» ازنزديك با تصميمگيريهاي مرتبط با مديريت بريك سازمان ازجمله برنامهريزي، سازماندهي، بسيج منابع و امكانات، راهبري، و نظارت سروكار داشتند و همانند هر رئيس دانشگاهي، با موضوعات و مسائل گوناگون يك سازمان علمي و دانشگاهي مواجههي نزديك داشتند.
پژوهش حاضر كه با هدف تبيين بخشي از انديشههاي ايشان در حيطهي رهبري سازماني با تأكيد بر بازخواني تجربهي مديريت دانشگاهي حضرت استاد در دانشگاه امام صادق تدوين شده ازنظر جهتگيري، يك پژوهش كاربردي؛ ازنظر رويكرد، يك پژوهش استقرايي؛ و ازنظر راهبرد پژوهش، يك مطالعهي موردي باست كه هدف آن، توصيف و تبيين سه دهه مسؤوليت مديريتي حضرت استاد در دانشگاه امام صادق است. شيوهي گردآوري دادهها در اين پژوهش، علاوه بر «اطلاعات كتابخانهاي» برگرفته از آثار منتشرهي ايشان، تركيبي از دو منبع اصيل است: «مشاهده»ي شيوهي عملي مديريت، تصميمها و رفتارهاي مديريتي استاد در طول سه سالْ ارتباط نزديك كاريِ نويسنده در سطح اولِ مديريت دانشگاه؛ و «مشاهدهي مشاركتي» به دليل يادشده و فرصت مشاركت در چگونگي تصميمسازي و تصميمگيريهاي حضرت استاد. يافتههاي اين پژوهش نشان ميدهد كه موارد زير از ويژگيهاي رفتاري و اقدامهاي مديريتي آيتالله مهدوي كني در راهبري دانشگاه اسلامي است: باور عميق به ارزش تجربه و كسوت در سطوح سياستگذاري و نظارت عاليه؛ پرورش و ميدان دادن به دانشآموختگان جوان دانشگاه در سطح اجرا (مديريت صف و ستاد)؛ الگوي تعاملي رفتارهاي برخاسته از محبت؛ جدّيت و مسؤوليتپذيري در كار در عين شوخطبعي؛ توجه به ويژگيهاي محيط فعاليت دانشگاهي؛ برنامهريزي و آيندهنگري؛ بسيج سرمايهي انساني؛ هدايت از طريق رهبري و انگيزش؛ هدايت ازطريق ارتباطات رسمي، گروهي و ميانفردي؛ و ارزيابي و نظارت
چكيده لاتين :
After establishing ISU in 1982, Ayatollah Mahdavi Kani , the founder, set out on leading and managing it at different strategic, operational, decision-making and executive levels, next to teaching and educating. As the president of the first private, but non-profit, Islamic university, with the aim of achieving a leading authority in the field, he had to deal closely with different academic challenges in education, research, student affairs, logistics, and campus development. This research has tried to explain some of his thoughts in the field of organizational leadership based on his experiments through 32 years of managing in ISU. The research approach is "qualitative", and its strategy is "case study". The data has been gathered through participating observation, hence absolutely original because of the writer's close responsibilities in ISU. The outcome introduces some of the distinguished behavioral characteristics of the late Ayatollah in organizational managing and leadership, namely a deep faith in the value of experience at decision- making and supervision levels, training young graduates and paving the way for their involvement in executive work, setting a model example of interacting through compassion, seriousness and accountability side by side with a sense of humor, considering the specifically academic environment, programming with anticipatory outlook, mobilizing human resources, creating motivation, guiding through formal, group-based and interpersonal ways , and finally, evaluation and supervision