بررسي اثرات توسعه واسطه‌گري‌هاي مالي بر رشد اقتصادي ايران، رويكرد تركيبي با استفاده از الگوي خودهمبسته با وقفه توزيعي (ARDL)

Investigation of the Impact of Financial Intermediation Development on Economic Growth Composition Approach Using ARDL

تجهيز پس انداز، رفع كمبود هاي منابع مالي سرمايه گذاري و افزايش سطح توليد، نيازمند اصلاح ساختار نظام مالي و بهبود سيستم بانكي است. با توجه به اهميت رشد اقتصادي در سياستگذاري كلان اقتصادي، توجه به الزامات آن از جمله ارتقاي بازار مالي و كيفيت آن، مي تواند زمينه را براي دستيابي به هدف گذاري هاي كلان در اقتصاد ايران فراهم نمايد. اين مقاله به دنبال بررسي اثرات شاخص تركيبي توسعه مالي بر رشد اقتصادي در ايران با رويكرد تركيبي است. براي اين منظور، با استفاده از داده هاي سري زماني 1352ـ1386 و مدل اقتصادسنجي به روش خودهمبسته با وقفه توزيعي (ARDL) و الگوي تصحيح خطا (ECM)، تابع توليد كاب ـ داگلاس براي اقتصاد ايران مورد آزمون و تحليل قرار گرفته است. نتايج نشان مي دهد در مدل هاي پويا، كليه شاخص هاي فرعي و تركيبي توسعه واسطه گري مالي اثر منفي و معني داري بر سطح رشد اقتصادي دارند و در بلندمدت نيز اثر منفي توسعه مالي بر رشد اقتصادي مشاهده شده است كه برخلاف نظريه الگوي رهبري عرضه مي باشد. لذا برقراري سازگاري بين توسعه بخش واسطه گري مالي و رشد اقتصادي از طريق هماهنگ كردن برنامه ها و سياستگذاري هاي بخش خدمات پولي و مالي با اهداف كلان اقتصاد و در كنار آن متناسب سازي سياست هاي كلان اقتصادي براي افزايش كارايي بخش خدمات موسسات پولي و مالي (به عنوان كانال تجهيز منابع اقتصاد) ضروري است.

Raising saving، level removal of financial resource obstacles to investment and increase in productivity allare require the financial structure reform and banking system improvement. This study، investigate the impact of financial development composition Index on economic growth in Iran by use of composition approach، using time series data 1352-86، and econometric models with ARDL and ECM method، test and analysis Cobb-Douglas production function for Iran. The results show that economic growth doesn't react to financial development changes (in the short time and long run). It is necessary، to harmonize financial sector development in finance and money services sector with macro economic objectives، while adjusting economic policies to rising financial and money service sector efficiency.