عنوان مقاله :
صادرات نفت و اقتصاد ايران
عنوان به زبان ديگر :
Oil Export and the Economy of Iran
پديد آورندگان :
پسران، محمد هاشم دانشگاه كمبريج - دانشكده اقتصاد , صالحي اصفهاني، هادي دانشگاه ايلينوي - دانشكده اقتصاد , محدث، كاميار دانشگاه كمبريج - دانشكده اقتصاد
كليدواژه :
درآمد نفت , اقتصاد كلان , اقتصاد ايران , الگوي تصحيح خطاي برداري , نرخ بهره بازار
چكيده فارسي :
اين مقاله الگوي نظري جديد براي مطالعه نقش درآمد نفت در اقتصاد كلان يك كشور صادركننده عمده مثل ايران، تبيين و نتايج برآورد آماري آن را با دادههاي اقتصاد ايران ارائه ميكند. اين الگو برخي از كاستيهاي مدلهاي گذشته را برطرف ميكند و اجازه ميدهد تا آثار كوتاهمدت و بلندمدت متغيرهاي كلان دقيقتر تفكيك و برآورد شوند. به خصوص، در اين الگو نفت را به عنوان يك منبع درآمد مستمر و درازمدت ارز در نظر ميگيريم و در قسمت تجربي كار از دادههاي فصلي و الگوي تصحيح خطاي برداري با متغيرهاي برونزا استفاده ميكنيم. الگوي نظري ما معادلهاي به دست ميدهد كه درآمد نفت، رشد تكنولوژي، نرخ واقعي ارز و عوامل ديگر را به توليد كل اقتصاد مربوط ميكند. يك دستاورد مهم الگوي مذكور اين است كه با اطمينان زياد مشخص ميكند كه رشد درآمد نفت همواره با افزايش توليد در ايران همراه بوده است. دو نتيجه ديگر الگو، اشاره به كاستيهاي چشمگيري در اقتصاد ايران دارند. نخست آنكه تورم بالا در چند دهه گذشته، نشانه ضعفهاي مهمي در نهادها و روند سياستگذاري در كشور بوده كه امكان استفاده مطلوب از درآمد نفت و كارايي سرمايهگذاري را به شدت كاهش داده است. دوم آنكه بستهبودن و توسعهنيافتگي نسبي بازارهاي سرمايه و پول در ايران، اقتصاد را در مقابل تكانههاي داخلي و خارجي آسيبپذير كرده و عدم ايفاي نقش ضربهگير از سوي اين بازارها موجب شده تا تكانههاي مثبت و منفي نفت، اثر مستقيم خود را در نوسانات درآمد آحاد اقتصادي منعكس كنند. ايجاد صندوق ذخيره ارزي ميتوانست تا حدودي اين مشكل را جبران كند، ولي به نظر ميرسد نحوه استفاده و برداشت از اين صندوق، كاركرد آن را عملاً مختل كرده است.
چكيده لاتين :
This paper presents an error-correcting macro-econometric model for the Iranian economy using a new quarterly data set over the period 1979Q1–2006Q4. It builds on a theoretical long-run growth model developed by the authors for major oil exporting economies. The core variables included in this paper are real output, real money balances, inflation, exchange rate, oil exports, and foreign real output, although the role of investment and consumption are also analyzed in a sub-model. The paper finds clear evidence for the existence of two long-run relations: an output equation as predicted by the theory and a standard real money demand equation with inflation acting as a proxy for the (missing) market interest rate. The results show that real output in the long run is influenced by oil exports and foreign output. However, it is also found that inflation has a significant negative long-run effect on real GDP, which is suggestive of economic inefficiencies and is matched by a negative association between inflation and the investment–output ratio. Finally, the results of impulse responses show that the Iranian economy adjusts quite quickly to the shocks in foreign output and oil exports, which could be partly due to the relatively underdeveloped nature of Iran’s financial markets.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي پولي-بانكي
عنوان نشريه :
پژوهش هاي پولي-بانكي