رابطه تحريف هاي شناختي با كيفيت روابط زناشويي در معلمان زن متاهل

The relationshipCognitive distortions with marital quality in married women teachers

پژوهش حاضر با هدف بررسي رابطه تحريف هاي شناختي با كيفيت روابط زناشويي در معلمان زن متاهل شهر كرمانشاه انجام شد. جامعه اين پژوهش شامل كليه معلمان زن متاهل شهر كرمانشاه درسال 1395 بود كه از اين تعداد نمونه اي به حجم 150نفر به روش نمونه گيري خوشه گيري چند مرحله اي انتخاب شد. براي جمع آوري داده ها از مقياس كيفيت زناشويي فرم تجديد نظر شده (RDAS) و پرسشنامه تحريف هاي شناختي استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون هاي آمار توصيفي و روش همبستگي پيرسون تحليل شدند.نتايج نشان داد كه بين كيفيت روابط زناشويي و خطا هاي شناختي همبستگي منفي و معناداري وجود دارد، اين بدين معناست كه هرچقدر خطاهاي شناختي بيشتر باشد كيفيت روابط زناشويي پايين تر و برعكس، يعني هرچه ميزان خطاهاي شناختي كمتر كيفيت روابط زناشويي بيشتر است.

This study aimed to investigate the relationship between cognitive distortions with married women teachers’ marital quality in the of Kermanshah city. The study population consisted of all married women teachers in Kermanshah was in 1395 that the number of samples of 150 persons were selected by multistage cluster sampling. To collect data from marital quality scale revised form (RDAS) and cognitive distortions questionnaire was used. Data using descriptive statistics and Pearson's correlation method، the results showed that there are significant negative correlation between marital qualities relationship and cognitive error، This means that more cognitive errors is much lower marital quality and، conversely، the higher the quality of the marital relationship is less cognitive errors