تأثير سرمايه‌گذاري مستقيم خارجي بر تشكيل سرمايه، بهره‌وري نيروي كار و رشد اقتصادي در كشورهاي در حال توسعه

The Impact of Foreign Direct Investment on Capital Formation, Productivity and Economic Growth in Developing Countries

ارتباط بين سرمايه‌گذاري مستقيم خارجي با رشد اقتصادي از ديرباز مورد توجه اقتصاددانان بوده است. از آنجايي كه سرمايه‌گذاري مستقيم خارجي براي ايجاد و تداوم رشد اقتصادي و تشكيل سرمايه به ويژه در كشورهاي در حال توسعه، از اهميت خاصي برخوردار است و با توجه به نياز كشورهاي درحال توسعه به رشد اقتصادي بالا و تداوم آن و همچنين تأثير جذب سرمايه‌گذاري مستقيم خارجي در روند رشد و توسعه اقتصادي، ضرورت بررسي نحوه تأثير سرمايه‌گذاري مستقيم خارجي بر رشد اقتصادي اين دسته از كشورها را نمايان مي‌سازد. از اين رو در اين پژوهش به بررسي تأثير اين شاخص بر تشكيل سرمايه و بهره‌وري نيروي كار و رشد اقتصادي پرداخته شده است. به منظور بررسي فرضيه تحقيق مبني بر تأثير مثبت سرمايه‌گذاري مستقيم خارجي از طريق افزايش بهره‌وري بر رشد اقتصادي، تلاش شده با روش داده‌هاي تركيبي (پانل) در دوره زماني 1995 تا 2013 در قالب سه معادله به صورت سيستم معادلات همزمان براي سه گروه مختلف از 111 كشور در حال توسعه و با استفاده از روش حداقل مربعات دو مرحله‌اي 2SLS)) اين تأثير اندازه‌گيري شود. بر اين اساس، نتايج تجربي پژوهش نشان مي‌دهد در اين گروه از كشورها، بهره‌وري تأثير بيشتري بر رشد اقتصادي نسبت به تشكيل سرمايه داشته است. بنابراين فرضيه تحقيق مبني بر اينكه سرمايه‌گذاري مستقيم خارجي از طريق افزايش بهره‌وري بر رشد اقتصادي اثر مثبت مي‌گذارد تأييد گرديد.

The relationship between foreign direct investment and economic growth is an issue that has always been of importance for economists. It is believed that foreign direct investment (FDI) is necessary to promote economic growth and capital formation in every country, particularly in the developing countries. Since it has been discussed that FDI promotes economic growth not only by increasing the volume of financial funds and relaxing the constraint on investment financed by domestic savings but also by technology and management skills transfer from advanced economies to developing economies in the context of endogenous growth models, it is necessary to examine the effect of FDI on economic growth via the above mentioned channels. In this study, we examine the effects of FDI on capital formation, labor productivity and economic growth. We try to test the hypothesis that FDI helps economic growth in developing countries not only via capital formation but also via the increase in productivity. To test this hypothesis, we use a panel data approach in a simultaneous equations system including three equations and three groups consisting of 111 developing countries over the time period 1995-2013. Our method of estimation is 2SLS. Our results show that in the sample we have examined, productivity has a higher effect on economic growth than capital formation. Therefore, the hypothesis that “FDI, by increasing productivity, has a positive effect on economic growth” is not rejected.