بسط الگويي مفهوم سايش اجتماعي و تعيين رابطه آن با چابكي سازماني (مورد مطالعه: سازمان بهزيستي كشور)

Develop a conceptual model of social undermining and determine its relationship with organizational agility

در بازار رقابتي امروز نياز مبرمي به توسعه و بهبود انعطاف‌پذيري و نيز پاسخگويي سازماني وجود دارد. از آنجايي كه سايش اجتماعي يك معضل سازماني است خصوصاً در سازمان هايي كه در آنها ارتباطات و تعاملات بين كاركنان از اهميت ويژه اي برخوردار است، در سازمان بهزيستي نيز اين رفتارها در مهم است و ارتباط بين ادراك افراد از رفتارهاي منفي با بافت اجتماعي سازمان به شكل گيري عكس العمل هاي پيچيده تري نسبت به سايش اجتماعي مي انجامد كه ظرفيت سازمان را براي توسعه تقليل مي دهد و اقدامات مديران سازمان را براي كاهش اثرات منفي تعاملات اجتماعي كه بيانگر هوشمندي اجتماعي است و امري ضروري براي تسهيل توسعه منابع انساني است كاهش مي دهد. اين پژوهش در راستاي مساعدت به مديران و سياستگذاران سازمان بهزيستي براي كاهش اثرات منفي سايش اجتماعي بر كاركنان صورت مي گيرد و در واقع مشاركت اين پژوهش احصاي اجزاي مدل سايش اجتماعي در سازمان و بررسي تأثير آن در چابكي سازماني مي باشد. همچنين نوآوري اين پژوهش شناسايي و تبيين عومل موثر بر بروز رفتار سايشي در سازمان بهزيستي، بررسي متغيرهاي تعديل گر و واسط، راهبردهاي شكل گيري و شناسايي پيامدهاي بروز اين رفتارها در سازمان مي باشد. در اين پژوهش با استفاده از روش نظريه داده بنياد به تبيين شرايط علي، زمينه اي، مداخله گر و پيامدهاي سايش اجتماعي پرداخته شده است. براساس نظريه داده بنياد عوامل موثر در بروز رفتارهاي سايشي مشخص گرديد و سپس به بررسي رابطه آن با چابكي سازمان پرداخته شد. نتايج تحقيق نشان داد بين ابعاد سايش اجتماعي با چابكي سازماني رابطه مثبت و مستقيمي وجود دارد. با توجه به يافته هاي تحقيق، انجام تحقيق باعث گرديد به مديران سازمان ها كمك كند تا با شناخت بيشتر عوامل موثر در بروز رفتار سايشي اين رفتارها را مورد شناسايي قرار داده و از بروز اين رفتارها جلوگيري بعمل آيد. همچنين مديران درك بهتري از رفتار سايش اجتماعي پيدا كنند و به سازمان ها كمك مي نمايد كه بدانند كداميك از رفتارهاي كاركنان به اين رفتار نزديك است. علاوه بر آن راهنمايي است براي سياستگذاران سازمان ها، تا بتوانند سياست صحيحي براي كنترل اين رفتارها اتخاذ نمايند.

Research in the field of workplace aggression has rapidly developed in the last two decades and with this growth has come an abundance of overlapping constructs that fall under the broad rubric of workplace aggression. While researchers have conceptually distinguished these constructs, it is unclear whether this proliferation of constructs is adding appreciably to our knowledge, or whether it is constraining the questions we ask. In this paper, we consider social undermining and argue that the manner in which we have differentiated these (and other) aggression constructs does not add appreciably to our knowledge of workplace aggression. The novelty of this study is to identify and explain the factors affecting the social undermining at the welfare organization, moderator and mediator variables, forming strategies and identify consequences of these behaviors in the organization. In this study by using grounded theory implications to explain the causal conditions, context, intervening and social undermining.The results showed a positive relationship between the dimensions of social undermining. with regard to the mechanism of research, research back to the administrators organizations to help with more recognized factors will prevent in the conduct of tear this practices to detect and of this behaviors. Also managers better understand the conduct of the social to find and organizations help will know that which both Internally to Employees this close. In addition to that is a guide for policymakers organizations, to be exercised policy for control of this decision practices. This paper adds to the literature on workplace aggression by reinforcing how critical it is to consider not only the nature of the relationship between the victim and the perpetrator, but also how individual differences affect the way an aggressive act is perceived.