عنوان مقاله :
تدوين مدل آموزش زوج درماني بوم شناختي چند بعدي به مشاوران مراكز مداخله در بحران سازمان بهزيستي (مطالعه كيفي با تمركز بر كاهش ميل به طلاق و تعارضات زناشويي)
عنوان به زبان ديگر :
Develop a multi-dimensional model of couple therapy ecological crisis intervention centers consultants Welfare Organization (qualitative study focusing on reducing the desire to divorce and marital conflict)
پديد آورندگان :
خاكي، احمد دانشگاه علامه طباطبائي تهران , فرحبخش، كيومرث دانشگاه علامه طباطبائي تهران , معتمدي، عبدالله دانشگاه علامه طباطبائي تهران , اسمعيلي، معصومه دانشگاه علامه طباطبائي تهران , سليمي بجستاني، حسين دانشگاه علامه طباطبائي تهران
كليدواژه :
طراحي آموزشي , زوج درماني , آموزش مشاوران , ميل به طلاق , تعارضات زناشويي
چكيده فارسي :
هدف پژوهش حاضر به دنبال تدوين مدل آموزش زوجدرماني بومشناختي چندبعدي به مشاوران مراكز مداخله در بحران سازمان بهزيستي با تأكيد بر كاهش ميل به طلاق و تعارضات زناشويي بود. روش پژوهش حاضر كيفي و از نوع استقرايي بود. جامعۀآماري اين پژوهش را كليۀ مشاورين وابسته به سازمان بهزيستي استان مركزي تشكيل ميدهند كه حدودا 200 مشاور هستند. مشاركتكنندگان در پژوهش با استفاده از روش در دسترس با توجه به شرايط محيطي پژوهش و شناخت و معرفي اساتيد و كارشناسان برجسته و باسابقه در مراكز مداخله در بحران سازمان بهزيستي استان مركزي تعداد 30 نفر به عنوان افراد مشاركتكننده انتخاب شدند. در انتخاب مشاركتكنندگان در بخش كيفي از اصل اشتهار استفاده شد. تجزيه و تحليل دادهها با استفاده از روشهاي تحليل دادههاي كيفي و نرمافزار MAXqda انجام شد. نتايج نشان داد كه كدهاي معنايي بدست آمده از متن مصاحبهها را ميتوان در 2 مقولۀ اصلي ، 5 مقولۀ مياني و 12 خرده مقوله دسته بندي كرد. مقولههاي اصلي شامل طرحي اوليه براي مشكل خاص و اجرا و به روزرساني بودند. مقوله هاي مياني شامل تجزيه و تحليل و طراحي دورههاي آموزشي (براي مقولۀ اصلي اول) و اجرا، ارزشيابي و اصلاح و تجديد نظر (براي مقوله اصلي دوم) بودند. خرده مقولهها شامل تعريف مشكل، شناسايي منبع مشكل، تعيين راهحلهاي ممكن (مقولۀ مياني اول)، تعيين اهداف يادگيري، تهيه محتواي دورهها، تعيين روشهاي آموزشي و تعيين نيروي انساني (مقولۀ مياني دوم)، اجراهاي آزمايشي و اصلي (مقولۀ مياني سوم)، ارزشيابي دروني و بيروني (مقولۀ مياني چهارم) و اعمال اصلاحات و اجراي مجدد (مقولۀ مياني پنجم) بودند. در نهايت اين مقولهها در قابل مدل مفهومي براي آموزش مشاوران طراحي شدند. نتيجهگيري : با استفاده از مدلي كه براي آموزش زوجدرماني در اين پژوهش به دست آمد ميتوان دورههايي آموزشي متناسب با هر يك موراد اختلاف زوجين را طرحي و اجرا كرد، از طرفي مي توان به طور سازمان يافته و منسجم به حل مشكلات زوجين و مشاوران در زمينههاي آموزشي اقدام كرد.
چكيده لاتين :
The population consists of all affiliated with the well-being of all typically comprise a central province that are approximately 200 consultant. In selecting participants in the qualitative part of the publicity was used. The data in this study used qualitative data analysis software was used MAXqda. The results showed that semantic code from the text of the interview can be found in two main categories, 5 and 12 intermediate categories classified in categories. The main categories include initial plans for specific problems and run the update. The middle category includes analysis and design training courses (for the main categories) and implementation, evaluation and modification and revision (for the main categories II), respectively. In categories including defining the problem, identify the source of the problem, determine possible solutions (categories among the first), set learning goals, providing course content, determining training methods and determine staffing (category of intermediate II), performances, experimental and original ( the middle category III), internal and external evaluation (intermediate category IV) and reforms and the implementation of this (intermediate category V), respectively.
عنوان نشريه :
فرهنگ مشاوره و روان درماني
عنوان نشريه :
فرهنگ مشاوره و روان درماني