طراحي مدل هوشمند تناسب شغل و شاغل مبتني بر استعدادها با رويكرد داده كاوي

Designing a Smart Model for the Compatibility between Job and Job-Holders Based on Talent through Data Analysis

اين پژوهش، در سه فاز اجرا شده است. در فاز اول، مفهوم استعداد مورد مطالعه قرار گرفته و استعداد از 4 منظر الگوهاي تكرار شونده افكار، رفتار و احساسات، دانش، تجربه و ويژگي هاي فردي، جهت اولويت بندي و سنجش انتخاب شده اند. براي اولويت بندي معيارها از 22 نفر خبرگان مركز آمار ايران، نظر سنجي شده و اوزان معيارها با روش آنتروپي شانون محاسبه گرديد. در فاز دوم، بر اساس اوزان معيارها، درجه تناسب شغل و شاغل براي 193 نفر از كارمندان مركز آمار ايران در 139 شغل منحصربفرد و در 3 سطح عملياتي، مياني و ارشد، محاسبه شده است. در نهايت در فاز سوم، از نتايج به دست آمده از فازقبل، يك بانك داده به منظور اجراي داده كاوي تشكيل شد و 21 مدل با رويكرد درخت تصميم، تشكيل گرديد و 147 قاعده از آنها استخراج شدند. در نهايت 14 قاعده كه از بالاترين احتمال برخوردار بودند، با هدف افزايش تناسب شغل و شاغل انتخاب گرديدند. مقايسه نتايج فاز اول و سوم نشان مي دهد كه عليرغم تأكيد خبرگان بر اهميت ديگر معيارها در تناسب شغل و شاغل، در واقعيت تناسب از منظر دانش و تجربه در تناسب شغل و شاغل تأثر بيشتري دارند.

This study is conducted in three phases. The first phase is devoted to the study of talent. It contains four repetitive patterns of thought, behavior and emotions, knowledge, experience and personal characteristics for prioritization. Using Shannon Entropy, the researchers selected 22 experts from the Statistical Center of Iran to prioritize the criteria and determine the weight of the parameters. According to the weights of parameters, the degree of the compatibility of the jobs and job holders with regard to 193 employees of Statistical Center of Iran who hold 139 exclusive jobs at three operational, intermediate and high levels. In the third phase, using the results of the previous phases, a database was established for data analysis and 21 models were analyzed through Decision Tree Analysis, which resulted in 147 rules. Finally, 14 rules with higher probabilities were selected to increase the compatibility between jobs and job holders. The results indicated that although the experts emphasized on the importance of other criteria, in reality the compatibility between job and job holders were most fitted by knowledge and experience.