مقايسه مشخصه هاي كمي و كيفي در توده هاي جنگلي طبيعي مديريت شده و مديريت نشده سري 7 شن رود سياهكل

Comparison of quantitative and qualitative characteristics in managed and unmanaged natural forest stands at district 7 - Shenrood Siahkal

در اين تحقيق، وضعيت مشخصه هاي كمي و كيفي در توده هاي جنگلي طبيعي مديريت شده و مديريت نشده سري 7 شن رود سياهكل، بررسي شد. براي انجام اين بررسي، پارسل 2 سري به عنوان مديريت نشده و پارسل هاي 3 و 4 آن به عنوان پارسل هاي مديريت شده، انتخاب شدند. آماربرداري به روش سيستماتيك با نقطه شروع تصادفي، به ابعاد شبكه 200×100 متر و قطعات نمونه 10 آري دايره شكل، انجام و اطلاعات مربوط به درختان شامل نوع گونه، قطر در ارتفاع برابر سينه درختان با بيش از 12/5 سانتي متر، ارتفاع دو درخت شاهد و وضعيت كيفي درختان اندازه گيري و مشخص شد. همچنين اطلاعات زادآوري همه نهال هاي با قطر برابرسينه كمتر از 12/5 سانتي متر اندازه گيري و ثبت شد. نتايج نشان داد كه بين ميانگين سطح مقطع، حجم در هكتار و درجه كيفي درختان در پارسل هاي مديريت شده و مديريت نشده تفاوت معني داري وجود ندارد. از نظر ساير مشخصه هاي كمي (شامل: تعداد و حجم سرپا در هكتار، ميانگين ارتفاع لوري و ميانگين زادآوري) بين توده هاي موردمطالعه اختلاف معني داري در سطح 0/05 مشاهده شد. تركيب گونه راش 83/87 درصد در پارسل مديريت نشده و 97/15 درصد در پارسل هاي مديريت شده، بدست آمد. بنظر مي رسد كه دخالت در توده، تيپ ناخالص راش را به سمت تيپ خالص راش سوق داده و باعث افزايش استقرار تجديد حيات عمدتا از گونه راش شده است. نتيجه حاصله همچنين مناسب بودن محدوده ارتفاعي مورد مطالعه را براي استقرار گونه راش تائيد نمود.

In this study, the effect of forest management was investigated in managed and unmanaged natural forest stands at district 7- Shenrood (Siahkal). Parcel 2 of the given district (81 ha) was selected as an unmanaged region while parcels 3 and 4 (80 ha in total) were considered as managed ones. The survey was done based on a systematic method. However, the starting sampling point was selected based on a randomized method. The dimensions of the survyed area were 200 m × 100 m with circular plots each of 0.1 ha. At each sampling plot, we investigated the kinds of species, their diameter at breast height (DBH) of more than 12.5 cm, the height of two control trees and the quality condition of trees. We also recorded all tree regenerations with DBH of less than 12.5 cm. The results showed that there are no significant differences between the trees in average of the cross-sections, volume per hectare and the degree of tree quality in managed and unmanaged parcels. There were also no significant differences between numbers and standing volume per hectare, Lorry’s mean height and mean regeneration in the managed and unmanaged forest stands were at 0.05 confidence level. The composition of beech species was found 83.87% and 97.15% in unmanaged and managed parcels respectively. It seems that management practices in forest stands caused an important change from the mixed beech forest stands to the pure, and it also increased reestablishment of plants mostly beech trees. The results also revealed that the altitudes range is suitable for establishment of beech species.