عنوان مقاله :
درآمدي بر روش شناسي انديشه سياسي در دوره ميانه تمدن اسلامي
پديد آورندگان :
فيرحي،داود دانشگاه تهران
كليدواژه :
اسلام دوره ميانه , انديشه سياسي اسلام , روش شناسي , سلطنت اسلاميه , معرفت شناسي
چكيده فارسي :
روششناسي يك علم ابزاري است كه به اعتبار شرايط امكان آن، از دو جهت محدوديت دارد:
1. نسبت با نوع معرفتشناسي؛ 2. نسبت با ماهيت موضوع. بنابراين، ميتوان گفت كه معرفتشناسيها، جهانبينيها و، به طور كلي، نظام دانايي در هر تمدني، مبناي روش انديشه و زندگي يك قوم بهطور عام، و زندگي سياسي آنان بهطور خاص، را تشكيل ميدهند. دانش سياسي دوره ميانه اسلام نيز از نظام معرفتي ويژهاي پيروي ميكند و البته انديشه در باب امر سياسي در دنياي اسلام هم بر مبناي همان نظام عام دانايي استوار است. اين دانش داراي ويژگيهايي همچون نظام فطرت، ضرورت وحي و نبوت، بنياد شرعي عقل و فلسفه، بنياد عقلي و فلسفي شريعت، جهان نص، تقديم نص و رواج فقه سياسي ميباشد. در اين مقاله به اجمال، به اين دو نكته، يعني نسبت روششناسي انديشه سياسي دور? ميانه اسلامي با معرفت شناسي از يكسو، و با ماهيت موضوع سياست از سوي ديگر، اشاره شده و تلاش كردهايم نتايج منطقي اين نوع از نسبت و رابطه را در عمل سياسي مسلمان دور? ميانه تحليل كنيم