بررسي اثر بخشي شناخت درماني مبتني بر آگاهي بر پردازش هيجان در پرستاران مضطرب

Assessment of the Efficacy of Mindfulness-Based Cognitive Therapy on Emotional Processing in Anxious Nurses

مقدمه: اضطراب از جمله اختلالات رواني است كه امروزه به صورت گسترده اي در تمامي اجزاي زندگي افراد وجود دارد. شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي، يكي از درمان هاي شناختي رفتاري نسل سوم در زمينه درمان اختلالات اضطرابي است. هدف پژوهش حاضر تعيين اثر بخشي شناخت درماني مبتني بر آگاهي بر پردازش هيجان در پرستاران مضطرب بود. روش كار: اين پژوهش به صورت شبه تجربي بود كه در آن از طرح پيش آزمون-پس آزمون با گروه كنترل استفاده شد. نمونه پژوهش 40 آزمودني بود كه از ميان پرستاران داراي اضطراب شهر اردبيل در سال 1392 انتخاب و به صورت تصادفي ساده در گروههاي آزمايش با مداخله (شناخت درماني مبتني بر آگاهي) و گروه كنترل گمارده شدند. براي جمع آوري داده ها از پرسشنامه اضطراب حالت- صفت اسپيلبرگر، پرسشنامه آگاهي و مقياس پردازش هيجان استفاده شد. داده هاي پژوهش با نرم افزار SPSS v. 16 تجزيه و تحليل شد. از آزمون تحليل واريانس چند متغيري براي مقايسه گروهها استفاده شد. يافته‌ها: نتايج نشان داد كه ميانگين نمرات اضطراب و پردازش هيجان در گروه آزمايش به طور معناداري نسبت به گروه كنترل در پرستاران كاهش يافت (p < 0/01). نتيجه گيري: نتايج اين مطالعه نشان داد كه آموزش شناخت درماني مبتني بر آگاهي بر اضطراب و پردازش هيجان در پرستاران موثر بوده است. لذا نقش آموزش شناخت درماني مبتني برآگاهي جهت بهبود اضطراب و پردازش هيجان در پرستاران بايد مد نظر قرار گيرد.

Introduction: Anxiety disorders are among the widely-spread disorders that today, is in all parts of people’s lives. Mindfulness-based cognitive therapy is a third-generation cognitive behavior therapy in treatment of anxiety disorders. Accordingly, the necessity of using teaching methods which are more effective is important. We aimed to determine the efficacy of mindfulness-based cognitive therapy on emotional processing in anxious nurses. Methods: This was a quasi-experimental study, in which pretest-posttest control group was used. Forty subjects completed the study; the study sample was randomly selected from nurses of Ardabil anxiety groups (mindfulness-based cognitive therapy) and were assigned to a waiting list. Anxiety questionnaire for data collection-trait mindfulness questionnaires and scales were used for emotional processing. Data analysis of variance was done with SPSS v. 16 software. Results: Results showed that the mean scores of anxiety and emotional processing in the experimental group significantly decreased compared to the control group of (P < 0.01). Conclusions: The results showed that training of knowledge-based cognitive therapy on anxiety and emotional processing was effective in nurses. Therefore, based on knowledge of cognitive therapy, training to improve nursesʹ anxiety and emotional processing should be taken into consideration.