موانع به كارگيري فناوري اطلاعات و ارتباطات در فرآيند يادگيري/ياددهي

Obstacles of using information and communication technology in learning-teaching process

اهداف : شناخت و درك موانع و مشكلات تغيير نظام آموزشي الزامي است. توسعه فناوري اطلاعات نيازمند به همكاري همه بخش هاي آموزش و پرورش است، اما حوزه معلمان و برنامه ريزي نيروي انساني، اساسي­ترين نقش را در اين امر برعهده دارد. اين مطالعه با هدف بررسي موانع استفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات در فرآيند يادگيري- ياددهي از ديدگاه معلمان انجام شد. روش ها: اين مطالعه غيرآزمايشي و از نوع زمينه ­يابي است. جامعه آماري مطالعه حاضر را تمامي معلمان زن مقطع متوسطه مدارس دولتي شهر تهران در سال تحصيلي 89-1388 تشكيل دادند. با استفاده از روش نمونه­گيري تصادفي- طبقه اي تعداد 280 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. براي جمع آوري اطلاعات از پرسش­نامه اسكندري استفاده شد و داده­ها با استفاده از آزمون هاي آماري T تك گروهي، T مستقل و تحليل واريانس يك طرفه به كمك نرم­افزار SPSS 15 تحليل شد. يافته ها: مهم ترين موانع استفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات از نظر معلمان، موانع مرتبط با مسايل آموزشي بود. همچنين بين رشته تحصيلي، سابقه خدمت آموزشي، سطوح تحصيلي و سطوح سني در استفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات رابطه معني داري وجود داشت (01/0=p ). نتيجه گيري: استفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات در وزارت آموزش و پرورش بايد در اولويت قرار بگيرد و نيروي متخصص در اين زمينه بايد تربيت شود. همچنين معلمان بايد در اين زمينه مورد آموزش قرار بگيرند و درخصوص نهادينه كردن استفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات بايد سياست گذاري و برنامه ريزي روشن و اطلاع رساني به موقع صورت گيرد.

Aim s : Detection and recognition of the problems of changing the educational system is essential. The development of information technology needs the cooperation of all parts of educational system، but teachers and human resource planners play the main role in this regard. The purpose of this study was to investigate the problems of Information Communication Technology (ICT) use in learning-teaching process from teachers' point of view. Methods: This is a non- experimental background study. The study population consisted of all female high school teachers of public schools in Tehran in the academic year of 2009-10. Participants were 280 people selected by stratified random sampling. Data was collected by the Eskandari questionnaire and analysed by one sample T-test، independent T-test and ANOVA using SPSS 15 software. Results: The main problems of using ICT in education were the problems related to educational items from teachers' point of view. There was significant correlation between the use of ICT and the field of study، educational experience، education level and age (p=0.01). Conclusion: The use of ICT should be prioritized in the Education Ministry and experts should be trained in this field. In addition، teachers should be trained in this field and clear policy making and planning and timely notification should be done with the aim of constitutionalizing the ICT use.