عنوان مقاله :
مهر خرمن: نشاني، نهاده بر پاي يك پيمان عرفي نانوشته در روستاها
عنوان به زبان ديگر :
Mohr e Kharman : Symbol, Based on an Unwritten Customary Treaty in Villages
پديد آورندگان :
سالمي قمصري، مرتضي دانشگاه علامه طباطبايي , صادقي، حسين
كليدواژه :
مهرخرمن , اصلاحات ارضي , روستا , بركت , نظام ارباب رعيتي
چكيده فارسي :
تا حدود سال هاي 1300 خورشيدي مهر بجاي امضاي امروزي بكار مي رفت و هر كس مهر شخصي خود را بر گردن مي آويخت كه قانونا زدن آن مهر پاي هر كاغذي، سند رسمي به حساب مي آمد. يكي از رايج ترين مهرها در روستاها، مهر خرمن بود. استفاده از مهر خرمن براي دست نيافتن ديگران به خرمن روستا متداول بوده. بدين صورت كه هنگام برداشت خرمن و آماده شدن گندم شمش (گندم آماده) نماينده مالك يا ارباب به سر يكايك خرمن هاي روستا حاضرشده و با يك مهر چوبي خرمن ها را مهر مي كرد كه كسي شبانه به خرمن دست درازي نكند. مهرخرمن در ضمانت استحكام خود از پشتوانه قدرت نظام زمين داري برخوردار بود.
در اينجا يك قانون نانوشته و به دفتر نيامده، عرف و سنت روايي يافته و در وجود شيئي متمركز و متبلور شده بود. چنين بود كه مهر بي آنكه چشم و گوش داشته باشد نگهبان بود و علاوه بر پشتوانه نظام حاكم، پشتوانه ايماني جامعه را نيز با خود داشت. نقش ها و واژه هاي مقدس و متبرك بر روي انواع مهرها و بر روي مهرهاي خرمن چنين كاركردي داشته اند.
ساختمان مهر قطعه چوبي بود كه بنا بر دلخواه مالك يا ارباب نام و يا شكلي به روي آن نقش مي بست كه اين نام بايستي از چپ به راست نوشته مي شد كه هنگام مهر زدن از راست به چپ خوانده شود. من بسيار كوشيدم كه انواعي از اين مهرها را به دست آورم اما نتوانستم بيش از 5 مورد از اين مهر را از نقاط گوناگون ايران بيابم. نكته قابل توجه اين است كه هر مالك به سليقه خود سعي مي كرد مهر زيبايي را براي روستاي خود تهيه كند. در اين مقاله از روش مردم نگاري استفاده شده است و علاوه بر مصاحبه با دو تن از مطلعان محلي و دانشگاهي از كتاب هايي كه هرچند اندك به اين موضوع پرداخته اند نيز استفاده شده است.
چكيده لاتين :
By the time of the 1300s، the stamp was used instead of today's signature. Everyone had his own personal seal and each stamped paper was legally considered as an official document. One of the most common stamps in the villages was the Mohr e Kharman. It was a common practice to use the stamp of a trench، a harvest، to keep others from reaching wheatgrass in the village. In this way، when harvesting and preparing wheat، the representative of the owner or the owner was present at each fields in the village، and sealed the harvest with a wooden stamp، so that nobody would snap at night. The stamp of a trench is an example of a locksmith whose guarantee of solidity is not an object or part of its own; the kind is not material and no technology has been used to make it. In his guarantee of solidarity، Mohr kharman enjoyed the strength of the land system. Here، an unwritten and unofficial rule، found a custom and tradition narrative and concentrated in the existence of an object. It was so that the seals، were guardians without ears and eyes، and in addition to the backing of the ruling system، they also had the backing of the community's faith. The sacred and blessed roles and words on all kinds of seals and on the harvest seals have had such a function.
This article applies ethnographic method and interviews with two local and academic informants and has used books that have، though little، addressed this subject.
عنوان نشريه :
دانش هاي بومي ايران
عنوان نشريه :
دانش هاي بومي ايران