شماره ركورد :
983661
عنوان مقاله :
نقد نظريه مدرن صلح (به‌سوي نظريه كلاسيك صلح مبتني بر تاريخ ايران)
پديد آورندگان :
طاهايي، جواد پژوهشكده تحقيقات راهبردي
تعداد صفحه :
24
از صفحه :
189
تا صفحه :
212
كليدواژه :
صلح , ايران , فرهنگ , جنگ , تاريخ , منطقه
چكيده فارسي :
صلح در دنياي مدرن محصول مديريت و هماهنگي‌هايي است كه بر ترس از نتايج كاربرد قدرت نظامي استوار است. اين نظريه ساده و موسع، مفروض اصلي مطالعات صلح در رشتۀ حقوق و روابط‌ بين‌الملل در قرن بيستم بوده است. اما در اين مقاله ادعا مي‌شود كه نظريه مدرن صلح (استقرار نظم بر پايه قدرت اجبار و ملاحظات ناشي از ترس) مرتبط با تجربيات تاريخي و واقعيت «صلح» نيست، بلكه آنچه بيشتر به واقعيت‌ صلح ارتباط دارد و زيسته‌تر است، نظريۀ كلاسيك صلح است كه برخلاف تصورات مدرن از صلح، مي‌گويد صلح مشخصۀ دولت‌ها نيست، بلكه مشخصۀ اجتماعات است. در برابر تصور امروزي از صلح، فرضيه‌اي كه مي‌كوشيم آن را معقول و بين‌الاذهاني سازيم عبارت است از صلح به‌عنوان توان و كاركرد يك اجتماع تاريخي ]يا تمدن[ براي تلطيف و قابل زيست ساختن مناطق پيرامونش از طريق گسترش فرهنگيِ ناهشيارِ خود. يافتۀ تحقيق آن است كه ايران از معدود اجتماعات تاريخي است كه كاركردهاي مطابق با نظريه كلاسيك صلح را در سراسر تاريخ خود بروز داده و از اين‌رو شايسته است كه همين اصل يعني نظريه كلاسيك يا ماقبل مدرن صلح، انديشۀ راهنماي سياست خارجي ايران باشد؛ انديشه‌اي مركزي كه مي‌گويد ايران در طول تاريخ خود، بيشتر با گسترش‌يابيِ اجتماع و فرهنگش مشخص مي‌شده است تا با درگيري‌ها و اشتغالات دولت خود. دولت در ايران اغلب مواقع ضعيف و اجتماع ايراني همواره قوي بوده است. به عبارتي، گسترش تفاهمات ناهشيار، كاركرد تاريخي اجتماع ايراني در منطقۀ پيرامونيش بوده است و همين بايد انديشه پايه سياست خارجي ايران باشد. سياست خارجي ايران بايد همين گرايش تاريخيِ اجتماع ايراني، همين گسترش‌طلبي ناهشيار را آيينگي كند و خود را معمار طرح‌هاي بلند تصور نكند. اوج موفقيت دولت ايراني در سياست خارجي آن است كه زياد به چشم همسايگان نيايد.
سال انتشار :
1397
عنوان نشريه :
راهبرد
فايل PDF :
7311471
عنوان نشريه :
راهبرد
لينک به اين مدرک :
بازگشت