عنوان مقاله :
جايگاه كركوك در معادلات راهبردي عراق: با تمركز بر موضوعات كليدي و كارگزاران تحول
پديد آورندگان :
نصري، قدير دانشگاه خوارزمي , ولدبيگي، ارام دانشگاه علامه طباطبايي , سليمي، ارمان
كليدواژه :
كركوك , دموگرافي , مناطق مورد منازعه , شكاف قومي , ماده 140 قانون اساسي عراق , تعريب , هويتخواهي
چكيده فارسي :
تحولات عادي كشورها هنگامي صبغه راهبردي مييابد كه ارزشهاي حياتي بازيگران متحول شود؛ يعني مؤلفههايي چون تماميت ارضي، انسجام اجتماعي و رژيم سياسي آنها از سوي نيروهاي داخلي يا قدرتهاي خارجي يا هر دو دگرگون شود. بر اين مبنا در واپسين روزهاي سال 2013 موضوع كركوك و آينده آن دوباره به بحثي پرمناقشه تبديل شد و مجموعهاي از بازيگران داخلي، منطقهاي و بينالمللي درباره سرشت بحران كركوك و سرنوشت آن موضعگيري كردند. پس از خروج آمريكا از عراق در سال 2011، حدس غالب اين بود كه عراق با خلأ امنيتي مهمي مواجه خواهد شد و نگاهها به منطق بازيگران در شكلدهي به آينده حيات سياسي عراق دوخته شده بود. اكنون با فرض اينكه موضوع كركوك كانون تراكم منافع هويتي ـ اقتصادي بازيگران داخلي و منطقهاي است، اين پرسش مطرح است كه بحثهاي مناقشهانگيز و مسألهآفرين در كركوك كداماند و بازيگران كليدي چه برداشت و موضعي در برابر اين موضوعات دارند؟ نويسندگان اين مقاله با بررسي اسناد علمي توليدشده در باب ريشههاي بحران كركوك و مقايسه يافتههاي محققان اين حوزه به اين فرضيه قابل تأييد رسيدهاند كه طولاني شدن بحران كركوك به ارزش موضوع مورد مناقشه بستگي دارد و ارزش اقتصادي ـ هويتي كركوك به حدي است كه طرفهاي درگير حاضر و قادر به اغماض و مصالحه نيستند. ديگر اينكه برخلاف دهههاي پيشين و در پناه گفتمانهاي مهمي چون حقوق بشر و نفي تبعيض، حتي ضعيفترين اقليتها هم خود را قادر به بقا و انتخاب سبك زندگي ميدانند. در نهايت بايد به منافع و علايق متعارض قدرتهاي متعددي اشاره كرد كه برد ديگري را باخت خود ميپندارند و به تداوم بحران كنوني اشاره ميكنند. همچنين افزايش تدريجي قدرت حكومت مركزي (بغداد) و رشد خودباوري در اقليم كردستان مؤلفۀ جديدي است كه افقهاي پيش روي كركوك را تيره و تار كرده است.