پديد آورندگان :
هوشمندجا، منيژه دانشگاه علامه طباطبائي تهران - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي - گروه تكنولوژي آموزشي , علي آبادي، خديجه دانشگاه علامه طباطبائي تهران - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي - گروه تكنولوژي آموزشي , نيلي، محمدرضا دانشگاه علامه طباطبائي تهران - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي - گروه تكنولوژي آموزشي , محمدي، آيين دانشگاه علوم پزشكي تهران - دانشكده مجازي - گروه يادگيري الكترونيكي در علوم پزشكي , دلاور، علي دانشگاه علامه طباطبائي تهران - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي - گروه سنجش و اندازه‌گيري
كليدواژه :
يادگيري سيار , تحليل محتواي كيفي , اعتباريابي دروني , بيماران ديابتي
چكيده فارسي :
زمينه و اهداف: هدف پژوهش حاضر، طراحي و اعتبار يابي الگوي آموزش مبتني بر موبايل براي خود مراقبتي بيماران ديابتي است.
روش بررسي: براي رسيدن به هدف پژوهش، از روش تحقيق تركيبي استفاده شد. در بخش كيفي براي به دست آوردن الگوي طراحي آموزشي، از تحليل محتواي استقرايي و در بخش كمي براي اعتباريابي دروني ازنظر متخصصان به روش پيمايشي پرسش‌نامه‌اي استفاده شد. به‌منظور انتخاب مقالات براي تحليل محتواي كيفي ، ابتدا كليدواژه‌ها، براي جستجوي مقالات مشخص گرديد. در بخش كيفي، جامعه ي آماري كليهي مقالاتي بودند كه از بانك‌هاي اطلاعاتي مرتبط به موضوع مانند ساينس دايركت، پروكوئست، ابسكو در بازه زماني 1990 تا 2016، قابل دانلود بودند و در بخش كمي، 20 نفر از متخصصان تكنولوژي آموزشي، آموزش مبتني بر موبايل، آموزش پزشكي و برنامه‌ريزي آموزش الكترونيكي بودند. در اين پژوهش از روش نمونه‌گيري هدفمند استفاده‌شده، حجم نمونه 40 مقاله و واحد تحليل محتوا در اين پژوهش، مضمون بود.
يافته‌ها:طبق تحليل محتواي انجام‌شده بر روي مقالات،7 طبقه به اين شرح به دست آمد: تجزيه‌وتحليل، تعيين هدف، طراحي محتوا، توسعه محتواي الكترونيكي، انتخاب ابزار سيار، طراحي و اجرا آموزشي و ارزشيابي. درنهايت، نتيجهي تمامي تحليل محتواهاي انجام‌شده بر روي مقاله‌ها، در قالب الگو ارائه گرديد. نتايج حاصله از اعتبار يابي دروني بر اساس نظر متخصصان نشان داده است كه الگوي آموزشي ارائه‌شده بر مبناي يادگيري سيار، از اعتبار مناسب و خوبي برخوردار است و اثربخشي لازم را براي آموزش به بيماران ديابتي دارد.
نتيجه‌گيري: بر اساس نتايج به‌دست‌آمده پيشنهاد مي‌شود مجريان اين امر از يادگيري مبتني بر موبايل در توانمندسازي و خود مراقبتي بيماران ديابتي به دليل تسهيل در دسترسي بهره گيرند.
چكيده لاتين :
Background and Aims: This study sought to design and validate a mobile-based education model for self-care in diabetic patients.
Methods: To accomplish the objectives of the research, a mixed method research was used. In the qualitative section, to obtain an educational design model, an inductive content analysis was performed. In addition, in the quantitative part, for internal validity, the experts’ judgment using a questionnaire survey method was used. In order to select the articles for the content analysis in the qualitative part, the keywords were first specified for searching the articles. In the qualitative section, the statistical population consisted of all the articles downloaded from related databases such as Science Direct, Proquest, and Ebsco during the period from 1990 to 2016. In the quantitative section, 20 experts in educational technology, mobile education, medical education and e-learning planning were asked for their judgment. In this research, a purposeful sampling method was used. The sample size included 40 articles and content analysis unit in this study was the theme.
Results: According to the content analysis performed on the text of 40 articles, 7 classes were obtained as follows: analysis, goal setting, content design, electronic contentdevelopment,mobileinstrumentselection,educationaldesign and implementation, and evaluation. Finally, the results of all content analyses on the articles were presented as a model. Also, the results of internal validation according to the experts' judgment indicated that the educational model provided on the basis of mobile learning enjoys a good validity and has the effectiveness required for educating diabetic patients.
Conclusions: Given the obtained results, it is suggested that the administrators use mobile-based learning in the empowerment and self-care of diabetic patients due to its facilitation for access.
