افزايش مهارت هاي « تفكر انتقادي» با آموزش جغرافيا

تفكر انتقادي به معناي فرايند پرسش و پاسخ كه با سوالات چالش برانگيز به تحليل و قضاوت اقدام مي كند. در تعليم و تربيت از جايگاهي ويژه برخوردار است. هدف از اجراي اين پژوهش، ارائه راهبردهاي علمي و عملي براي افزايش مهارت هاي «تفكر انتقادي» دانش آموزان بوده است. براي نيل به هدف فوق، الگوي پژوهش در عمل به عنوان مناسب ترين روش براي اجراي اين پژوهش انتخاب شد. بنا به سنت پژوهش هاي كيفي، اطلاعات يا شواهد لازم از جامعه هدف (بيست نفر از دانش آموزان دوم انساني شهرستان طارم) با تكنيك هاي مشاهده و مصاحبه گردآوري و با مدل استنباط مفهومي، تحليل شد. يافته هاي اوليه عدم مشاركت دانش آموزان در فرايند آموزش و قرار نگرفتن آن ها در معرض موقعيت هاي چالش برانگيز آموزشي، همچنين عدم تشويق آن ها براي پرسيدن سوالات متعدد علمي، به عنوان موانع اصلي پايين بودن تفكر انتقادي دانش آموزان شناخته شد. لذا افزايش ميزان مشاركت دانش آموزان در فرايند آموزش، ترغيب آن ها براي كسب تجارب جديد از طريق قرار گرفتن در موقعيت هاي چالش برانگيز، مهم ترين راهبردهاي حل مسئله انتخاب و اجرا شد. نتايج حاصل از تحليل شواهد 2 كه با همان مدل تحليل شواهد اوليه صورت گرفت، حاكي از آن بود كه اجراي راهكارهاي ارائه شده، ضمن افزايش مهارت هاي تفكر انتقادي دانش آموزان موجب بهبود عملكرد تحصيلي و افزايش علاقه آنان نيز شده است.