مدل پردازي رابطه ويژگي‌هاي جمعيت شناختي معلم با انگيزش دروني دانش آموزان با ميانجيگري سبك‌هاي يادگيري، سبك‌هاي تفكر

Presenting a Model for Explanation of the Relationship of Students’ Internal Motivaltion with Teacher Demographic Characteristics: Mediating Role of Learning Styles, Thinking Styles

مقدمه: هدف پژوهش حاضر مدل پردازي رابطه انگيزش دروني دانش‌آموزان با ويژگي‌هاي جمعيت شناسي معلم با ميانجيگري سبك‌هاي يادگيري، سبك‌هاي تفكر بود. روش كار: طرح پژوهش حاضر يك پژوهش توصيفي- همبستگي از نوع مدل‌سازي معادلات ساختاري مي‌باشد. جامعه آماري شامل كليه دانش‌آموزان پسر و دختر مقطع متوسطه اول شهر زابل بود. نمونه 368 نفر كه به روش نمونه گيري تصادفي خوشه‌اي انتخاب شدند و به پرسش نامه‌هاي سبك‌هاي تفكر استرنبرگ و واگنر (TSI) (1997)، سبك‌هاي يادگيري كلب (LSI) (1985)، انگيزش تحصيلي والرند (1993) پاسخ دادند. براي سنجش اطلاعات ويژگي‌هاي جمعيت شناختي معلمان فرمي محقق ساخته در اختيار دانش آموزان قرار گرفت. تحليل داده‌ها با استفاده از مدل‌سازي معادلات ساختاري و نرم افزار ايموس آنجام شده است و آزمون مورد استفاده ما سوبل، پيرسون و rmsea مي‌باشد. يافته‌ها: سبك‌هاي تفكر برانگيزش دروني دانش آموزان اثر مستقيم و معناداري به ميزان 0/52 = β و سبك‌هاي يادگيري برانگيزش دروني دانش آموزان اثر مستقيم و معناداري به ميزان 0/44 = β دارد. سبك‌هاي تفكر و سبك‌هاي يادگيري به‌عنوان ميانجي نقش تعديل كنندگي در رابطه ويژگيهاي جمعيت شناختي معلم با انگيزش دروني دانش آموزان دارد (0/01 > P). نتيجه‌گيري: كه جهت ارتقاء سبك‌هاي آموزشي و برنامه ريزي جهت اين امور مي‌توان با تاكيد بر الگوهاي معيشتي جامعه فرهنگي ما از جمله سطح درآمد، اشتغال مكمل، سكونت و غيره نقش تأثيرگذاري بر الگوهاي آموزشي و الگوهاي تفكر و انگيزشي دانش آموزان داشته باشيم.

Introduction: This study aimed to modeling the relationship between intrinsic motivations of students with the demographic characteristics of teacher with mediating learning styles. Methods: This research was a descriptive-correlational study of structural equation modeling. The statistical population consisted of all male and female students of the first high school of Zabol. The sample included 368 students that selected by cluster sampling method and responded to the short form of Sternberg and Wagner thinking style questionnaire, Kolb learning style questionnaire, and valrand academic motivation questionnaire(Valerand, 1993). To assess the demographic characteristics of the researcher-made Fellowship Teachers, they were given to the students and completed by their teachers. Data were analysis carried out using structural equation modeling and Imus software and tests were Sobel, Pearson, and rmsea. Results: Results showed that thinking styles have a direct and significant effect on the students ' intrinsic motivation (β = 0.52) and learning styles have a direct and significant effect (β = 0.44) on students' intrinsic motivation. Thinking styles and learning styles as mediators had a moderating role in relation to the teacher's demographic characteristics with the students' intrinsic motivation. (P < 0.01) Conclusions: It can be concluded that to enhance the educational style and planning for these can be found with an emphasis on livelihood patterns of cultural community including income level, supplements employment and so; the effective role on the educational patterns and thinking and motivational patterns for students.