مقايسه اثر بازخورد به كوشش هاي موفق، هنجاري و خود كنترل بر انگيزش، اجرا و يادگيري مهارت سرويس بدمينتون در دختران 10تا 12 ساله

هدف از تحقيق حاضر، مقايسه اثر بازخورد به كوشش هاي موفق، هنجاري و خودكنترل بر انگيزش، اكتساب يادداري وانتقال مهارت سرويس كوتاه بدمينتون در دختران نوجوان بود. شركت كننده هاي اين تحقيق نيمه تجربي، 60 دختر مبتدي دانش آموز مقطع ابتدايي با ميانگين سن 0/58±10/82 سال بودند كه به طور تصادفي در 4 گروه قرار گرفتند. هر دانش آموز در پيش از آزمون، دوره اكتساب دو جلسه اي و پس از دو روز در آزمون يادداري و انتقال شركت كرد شركت كننده هاي گروه باز خورد به كوشش هاي موفق پس از هر دسته كوشش در مورد دو كوشش بهتر خود و اعضاي گروه بازخورد خود كنترل در مورد دو كوشش به درخواست خودشان آگاهي از نتيجه دريافت كردند. شركت كننده هاي گروه هنجاري منفي و مثبت علاوه بر ميانگين امتياز هر دسته كوشش، به ترتيب 10% بيشتر و كمتر از ميانگين امتياز خود را به عنوان ميانگين گروه مورد مطالعه دريافت كردند. هر شركت كننده پس از پيش آزمون، اكتساب و آزمون انتقال نسخه كوتاه پرسشنامه انگيزش دروني را تكميل كرد. جهت تجزيه و تحليل داده هاي از تحليل واريانس دو عاملي تركيبي و آزمون تعقيبي بونفروني با سطح معناداري 05/0>p استفاده شد. نتايج نشان داد كه بازخورد به كوشش هاي موفق اثر معني داري بر يادداري مهارت سرويس بدمينتون داشت و اين اثر به طور معني داري بيشتر از بازخورد هنجاري منفي بود. اثر بازخورد هنجاري مثبت بر انتقال به طور معني داري بيشتر از بازخورد هنجاري منفي و خودكنترل بود. علاوه بر اين، كه گروه هنجاري مثبت بيشترين و گروه هنجاري منفي كمترين انگيزش را در مراحل اكتساب و يادگيري داشتند. بنابراين به نظر مي رسد مكانيسم اثر اين بازخوردها ، فقط نقش انگيزشي آنها نيست.