مطالعه ميزان اثربخشي آموزش مديريت خشم و بيان هيجانات، بر كاهش اختلالات رفتاري در كودكان ناسازگار

The Effectiveness of Anger Management and Emotional Expression Training in Reducing Behavioral Disorders in Maladaptive Children

هدف: خشم و تكانشگري ممكن است آغازگر بسياري از اختلالات و آسيب هاي رفتاري باشد كه به ويژه كنترل و نظم دهي آن ها ضروري است و بايد براي كنترل آن ها، برنامه ريزي مناسب انجام شود؛ ازاين رو، هدف اين پژوهش مطالعه تاثير آموزش مهارت هاي مديريت خشم و بيان هيجانات، بر كاهش اختلالات رفتاري دانش آموزان دختر ناسازگار 7تا12ساله است. روش بررسي: پژوهش به روش تحقيق آزمايشي با طرح پيش آزمون و پس آزمون انجام شد. از دانش آموزان در دسترس كه نمره آنان در آزمون CSI-4 بيشتر از ديگران و همچنين ناسازگاري آن ها با تاييد مشاور و مدير مدرسه بوده است، 30 نفر انتخاب و به طور تصادفي به دو گروه گواه و آزمايش تقسيم شدند. مهارت هاي مديريت خشم در 8 جلسه يك ساعته، هفته اي يك بار به گروه آزمايش آموزش داده شد؛ ولي گروه گواه مداخله اي دريافت نكردند. براي بررسي فرضيه هاي اصلي پژوهش حاضر، از روش آماري تحليل هم پراكنش با طرح پيش آزمون پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. يافته ها: براساس اين پژوهش، بين دانش آموزان گروه آزمايش و گروه گواه، ازنظر شدت اختلالات رفتاري، تفاوت معناداري در خرده مقياس هاي كاستي توجه ـ بيش فعالي (0٫01>P)، لج بازي - نافرماني (0٫01>P)، اختلال سلوك (0٫01>P)، اختلال اضطرابي (0٫01>P)، تيك (0٫01>P) و اختلال خلقي (0٫01>P) مشاهده شده است و تنها در دو خرده مقياس افسردگي شديد (0٫01>p) و هراس(0/01>p) در كودكان ناسازگار دو گروه آزمايش و كنترل، بعد از ثابت نگهداشتن اثر پيشآزمون، تفاوت معناداري مشاهده نشده است. درنتيجه، با توجه به معنادارشدن شش خرده مقياس اختلالات رفتاري،فرضيۀ پژوهش حاضر تأييد مي شود. نتيجه گيري: مي توان آموزش مهارت هاي مديريت خشم و بيان هيجانات را روش موثري براي كاهش اختلالات رفتاري درنظر گرفت.

Objective: Anger and aggression may instigate many behavioral disorders and hazards. Hence, controlling them is a must that requires proper planning. In light of the aforementioned, the objective of the current research was to study the effectiveness of teaching anger management and emotional expression skills in reducing behavioral disorders in maladaptive girl students aged 7-12 years. Method & Material: An experimental study was conducted through a pretest – posttest design. Thirty girl students were selected among those who were accessible, those who had scored higher than the rest in the CSI-4 test and whose maladaptive behavior was approved by the school counselor and principal. They were then randomly assigned to two test and control groups. Anger management skills were taught to the test group through eight 1-hour-long sessions held once a week. The control group however, did not receive any training. Distribution analysis was performed through the pretest – posttest design to test the main hypotheses of this research. Results: There were significant differences between the test and control groups with regards to the severity of behavioral disorders in the following subscales: attention deficit – hyperactivity (p<0.01), oppositional defiant (p<0.01), conduct disorder (p<0.01), anxiety disorder (p<0.01), ticks (p<0.01), and mood disorder (p<0.01). The only two subscales that did not prove to be significantly different between the maladaptive children of either test or control groups were major depression (p>0.01) and fear (p>0.01); the effect of the pretest had been kept constant. The hypothesis is therefore approved, as 6 of the subscales of behavioral disorders have proven to be significant. Conclusion: Anger managment skills and emotional expression training can be considered effective methods for treat behavioral disorders.