عنوان مقاله :
ستيز و سازش اشرافيت ايراني با شهرياران در عصر ساساني
پديد آورندگان :
رباني زاده، محمدرحيم پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي , لطفي، لطف الله دانشگاه خوارزمي
كليدواژه :
ساسانيان , پادشاهان , اشراف , دهقانان , اسپاهبدان , موبدان
چكيده فارسي :
تاريخ اجتماعي – اقتصادي در عهد ساساني حكايت از مبارزهاي مستمر ميان اشرافيت ايراني و پادشاهان است كه جز با وقفه هاي اندك تا پايان عمر دولت ساساني ادامه داشته است تا جايي كه ميتوان يكي از علل مهم انحطاط و انقراض حكومت ساساني را همين منازعه ميان اشرافيت ايراني و سلطنت دانست. اين نوشتار با استفاده از روش توصيفي- تحليلي به طور مشخص در پي تبيين اين مساله است كه رابطه اشراف و پادشاهان در حكومت ساسانيان چه فرايند تاريخي را طي كرده است و در جهت تفسير تاريخي اين مسأله به طرح فرضيه زير پرداخته است: گسترش روابط تجاري ميان شرق و غرب، رشد اقتصاد پولي و اقتصاد مبتني بر بازرگاني و صنعت و توسعة شهرها و راه هاي ترانزيت و به تبع آن تغيير در مناسبات اجتماعي و به چالش كشيده شدن نظام اجتماعي دورة ساسانيان، موجب شدكه نظام اشرافي كه مبتني بر اقتصاد كشاورزي و ساختار روستايي بود، در چالش هاي جدي قرار گيرد. اين چالش ها به چالش هاي ديني هم منتهي شد تا جايي كه اتحاد اشراف با موبدان در مخالفت با پادشاه، موبدان را به رقابت هاي سياسي كشاند و با قبول ترويج عقايد مزدكيان و حمايت از شورش اجتماعي آنان از سوي قباد، ضربه اي به اتحاد اشراف و روحانيون زرتشتي وارد آمد و به خصومت ميان پادشاه و اشراف دامن زده شد. پادشاهان ساساني نيز توانستند از دورة خسرواول، در چالش ميان اقتصاد شهري و اقتصاد روستايي از طريق دهقانان، استقلال اقتصادي خود را از اشراف و از طريق اسپاهبدان، استقلال نظامي خود را نيز از نيروهاي روستايي و اشراف به دست آوردند و بر تمركز قدرت سياسي خود دربرابر اشراف بيفزايند.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي تاريخي ايران و اسلام
عنوان نشريه :
پژوهش هاي تاريخي ايران و اسلام