عنوان مقاله :
گونهشناسي نحوﮤ «تقابل» جاﻣﻌﮥ ايراني پس از هجوم مغول
عنوان به زبان ديگر :
Typology of the Confrontation of Iranian Society after Mongols’ Invasion
پديد آورندگان :
فياض انوش، ابوالحسن دانشگاه اصفهان , عظيمي زواره، ندا دانشگاه اصفهان , الهياري، فريدون دانشگاه اصفهان
كليدواژه :
فتيان , منجيگرايي , تقابل , مغولان , واژگوني طبقاتي
چكيده فارسي :
مغولان در سال 616ق/1219م و به رهبري چنگيزخان مغول، وارد سرزمينهاي شرقي بلاد اسلامي شدند و در مناسبتهاي اجتماعي و سياسي اين سرزمينها تغييرات عمدهاي پديد آوردند. پيامدهاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي هجوم مغول بهگونهاي بود كه دورﮤ اسلامي تاريخ ايران را ميتوان به پيش از مغول و پس از آن تقسيم كرد. اين تغييرات چنان تأثيرگذار بود كه بسياري از مظاهر اجتماعي و بنيانهاي جاﻣﻌﮥ ايراني را متحول كرد. البته تمامي تغييرات تنها از هجوم مغول ناشي نبود و اين مسئله بخشي از ماجرا را تشكيل ميداد و بخش ديگر مسئله، تغييراتي بود كه ايرانيها خود به آن دست زدند؛ چه اينكه آن را از سر آگاهي انجام داده باشند يا از سر اجبار براي اداﻣﮥ حيات اجتماعي. مجموع اين تغييرات، تحولاتي اساسي را به وجود آورد كه آن را بايد «واژگوني اجتماعي» در ايران پس از مغول تعبير كرد. در قبال اين واژگوني اجتماعي، جاﻣﻌﮥ ايراني سه رويكرد متفاوت از خود نشان داد: همكاري، سكوت و تقابل. بهنظر ميرسد آن دسته از ايرانيها كه به تقابل اقدام كردند و اعتراضهايي را ترتيب دادند در غالب دو رويكرد كلي فعاليت ميكردند: حركتهاي مبتنيبر تفكرهاي منجيگرايانه و فعاليتهاي فتيان. حركتهاي منجيگرايانه خود به سه دسته تقسيم ميشدند: جلالالدينهاي دروغين، مهديان دروغين و انتظار بازگشت خلافت عباسي. اين سه گوﻧﮥ متفاوت تنها در معرفي نمونه و مصداق متفاوت بودند و درمجموع، هر سه جامعه را به اين باور ميرساند كه شخصي ظهور خواهد كرد و آنها را از فلاكت و ادبار نجات خواهد داد. درهمين راستا، چون اين حركتها نظام فكري مدوني نداشتند، درنهايت موفق نشدند بهصورت نهضتي فراگير درآيند. در مقابل، فتيان چون از نظامنامهها و مرامنامههاي مدون بهره ميبرد و جاﻣﻌﮥ ﻧﺨﺒﮥ ايراني از آنها پشتيباني ميكرد به موفقيتهاي مؤثرتري دست يافت و درنهايت، يكي از عواملي شد كه نظام ايلخاني را از درون مضمحل كرد.
چكيده لاتين :
Entering Islamic territories in 616 AH, Mongols, led by Genghis Khan, caused outstanding changes in social and political occasions. Political, social and economic outcomes of this invasion were so highlighted that Islamic era in Iran is divided to two main times, i.e. pre and post Mongol raid eras. Those changes were so effective that diverted many social manifestations and basics of Iranian Islamic society. Of course, not all the changes could be causes by Mongols’ invasion, and Mongols’ raid was one side of the coin. The other side of those changes was made by Iranians themselves, no matter intentionally or by force, to keep their social lives. All those changes, which caused basic movements in Iranian society, could be referred as “Social Reversal” in Iran after Mongol invasion.
Iranian society showed three types of reactions to this social reversal: cooperation, silence and opposition. Those who opposed had two approaches, i.e. Saver-oriented movements and Fatian movements. Saver-oriented movements could be divided to three groups: Factitious Jalal-e-dins, Factitious Mahdies and those who expected Abbasid Kalifah come back again and save them. The three last mentioned saver-oriented movements all believed there will be a saver who will appear and will save all from oppression and outrage and inequity and finally all of them failed to turn into thorough movement due to lack of a coherent framed thought base and school. On the other hand, Fatian movement, which enjoyed a cohesive rulebook and statute and was backed by Iranian elites, could afford more effective successes and became one of the main factors of Ilkhanid internal breakdown and then collapse.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي تاريخي - دانشگاه اصفهان
عنوان نشريه :
پژوهش هاي تاريخي - دانشگاه اصفهان