مشخصات جمعيت‌ شناختي و عوامل خطر كودك و والدين در زيرگونه‌ هاي كودك‌ آزاري: نتايج برگرفته از بخش حمايت رواني - اجتماعي

Demographic characteristics and risk actors of children and parents in child abuse subtypes: Findings from a psychosocial support department

مقدمه: كودك آزاري، هم چنان به صورت يك معضل چشمگير اجتماعي و بهداشتي عمومي در كشورهاي در حال توسعه، وجود دارد. مطالعات انجام شده در اين خصوص، اطلاعات ارزشمندي با توجه به زمينه و ماهيت اين پديده و تاثير آن بر بهداشت عمومي جامعه فراهم مي آورند. اين مطالعه با هدف تعيين مشخصات جمعيت شناختي و عوامل خطر كودك و والدين در زيرگونه هاي كودك آزاري در يك بخش حمايت رواني-اجتماعي انجام شده است. روش كار: اين مطالعه ي مقطعي در بازه ي زماني 1390 تا 1392 در بيمارستان كودكان بندرعباس انجام شده است. جمعيت مورد مطالعه شامل 519 كودك آزارديده بود كه به بخش حمايت رواني-اجتماعي جهت انجام تحقيقات بيشتر ارجاع داده شده بودند. داده هاي مربوط به مشخصات جمعيت شناختي و عوامل خطر با استفاده از پرسش نامه جمع آوري گرديدند. داده ها با آمار توصيفي، رگرسيون لجستيك و نرم افزارSPSS نسخه ي 16 تحليل شدند. يافته ها: از بين تمام موارد، 315 مورد (7/60%) پسر بوده و 355 مورد (4/68%) زير شش سال داشتند. در كل، در 152 مورد (3/29%)، والدين به اختلال رواني مبتلا بودند. بيشترين نوع كودك آزاري، به صورت غفلت از كودك بود (77%). سوءاستفاده و آزار فيزيكي كودكان بيشتر در بين مادراني كه شاغل بودند صورت پذيرفته بود. هم چنين نتايج مطالعه نشان داد كه آزار فيزيكي كودكان در بين والدين با تحصيلات پايين تر، به ميزان كمتري مشاهده مي شود. هم چنين اين نوع آزار، در بين كودكان با والدين مبتلا به اختلالات رواني و خانواده هاي تك والدي، شايع تر است. نتيجه گيري: اين مطالعه نشان داد كه مشخصات جمعيت شناختي كودك و والدين و برخي عوامل خطر مرتبط، تاثير چشمگيري بر زيرگونه هاي كودك آزاري دارند.

Introduction: Child abuse remains a significant public health and social problem in developing countries. Studies on this subject could provide valuable information regarding the scope and nature of this phenomenon and its impact on public health. This study aimed to determine the demographic characteristics and risk factors of children and parents involved in subtypes of child abuse in a psychosocial support department. Materials and Methods: This cross-sectional study was conducted in a pediatric hospital in Bandar Abbas, Iran from 2011 to 2013. The understudy population consisted of 519 child abuse cases that had been referred to psychosocial support departments for further investigations. Data regarding demographic characteristics and risk factors were collected using a questionnaire. Data analyzed through descriptive statistics, Logistic regression and SPSS software version 16. Results: From the total, 315 (60.7%) were boys and 355 (68.4%) were under 6 years. A total of 152 (29.3%) parents had mental disorders. The most common type of abuse in children was neglect (77%). Physical abuse was more commonly done by working mothers. Study results also revealed that physical abuse was less prevalent among children of less educated mothers and fathers. Physical abuse was also more common among children of parents with mental disorders and single parent families. Conclusion: This study showed that demographic characteristics of the child and parents and some related risk factors have a significant effect on child abuse subtypes.