نقش رسانه‌هاي اجتماعي در انقلاب ايران و مصر

The role of the social media in revolution of Iran and Egypt

اين مقاله به بررسي تطبيقي نقش رسانه‌هاي اجتماعي در انقلاب ايران و مصر مي‌پردازد. در هردو انقلاب كه در نتيجه وجود نظام ديكتاتوري و بسته بودن فضاي سياسي اتفاق افتاد نقش رسانه‌هاي اجتماعي برجسته بوده است. روش تحقيق در اين پژوهش، توصيفي-تحليلي است بدين ترتيب كه منابع مختلف به شيوه كتابخانه‌اي گردآوري شده و سپس تحليل مي‌شوند. نتايج تحقيق نشان مي‌دهد كه در مقايسه دو انقلاب ايران و مصر محتواي پيام‌ها در هردو انقلاب در جهت قدرت زدايي از هيات حاكمه با ابزارهاي اشاعه و از طريق پيوندهاي ضعيف بوده اما تفاوت نوع رسانه‌هاي اجتماعي باعث شد كه نوع رهبري در دو انقلاب متمايز باشد. در حاليكه انقلاب اسلامي ايران تحت تاثير الزامات زماني نيازمند رهبري واحد و شنيدن پيام‌ها از يك مرجع مركزي بود انقلاب مصر با سياليت و تغيير مداوم رهبري در عصر شبكه‌هاي اجتماعي روبرو بوده است براين اساس اين انقلاب فاقد هرگونه رهبر مشخصي بوده است.

This paper presents a comparative study of the role of the social communications in the Iranian and Egypt revolution. In both revolutions that happened as a result of dictatorship and the closing of political space role of the communications media was prominent. The research method in this study is description -analytical، so that resources through library are collected and analyzed. The results show that in the Islamic Revolution of Iran، from traditional media was used to communicate and protests against the Shah's regime. In contrast، Egypt's 2011 revolution، globalization and developments in space communications media have been conducted. Thus، social media such as Facebook and Twitter have played a bigger role. This media using the features of anonymity and decentralization of government create links that was lead to diffusion، social mobilization، political organization and social cohesion. However، due to the lack of development of the communications media in the era of the Iranian revolution، the role have played by mosques and Pulpits، street notices، writing slogans.