مقايسه ي دلبستگي اجتنابي و نقصان همدلي در آزارگران جنسي و افراد عادي

Comparing avoidant attachment and lack of empathy in Sexual abusers and ordinary people

وسعت خشونت جنسي به گستردگي تاريخ بشر و از جمله معضلاتي­ است كه بشر همواره با آن دست به­ گريبان بوده است و مي ­توان آن را يكي از انحرافات جدي رواني - اجتماعي به شمار آورد. آزارگري جنسي يكي از نابهنجاري‌هاست كه در آن فرد مبتلا، با آزاردادن فرد ديگر خود را به لذت جنسي مي ­رساند. در ادبيات پژوهشي مرتبط با آسيب­ شناسي رواني شخصيت ­هاي آزارگر جنسي، ارتباط بين مشكلات دلبستگي آن­ها با رفتار آزارگرانه­، مورد توجه خاص محققين و روان­ شناسان باليني بوده است. هدف پژوهش حاضر، مقايسه­ ي سبك­ هاي دلبستگي و توانايي همدلي در نمونه­ اي از آزارگران جنسي كودك و افراد عادي بود. بدين منظور، طي يك پژوهش مقايسه­ اي، 33 آزارگر جنسي و 33 فرد عادي به عنوان نمونه ي در دسترس از نظر سبك دلبستگي، واكنش ­هاي بين فردي و توانايي همدلي مورد ارزيابي قرار گرفتند. نتايج تحليل واريانس چند متغيره نشان داد كه سبك دلبستگي ايمن، سبك غالب دلبستگي در افراد عادي و سبك دلبستگي اجتنابي، سبك غالب دلبستگي در متجاوزين جنسي است. علاوه بر اين، نتايج حاكي از توانايي بالاتر افراد عادي در شاخص توجه همدلانه و نمره ­ي بالاتر آزارگران جنسي در شاخص پريشاني فردي است. به نظر مي رسد، ناايمني در سبك دلبستگي با ايجاد تداخل در فرايند همدلي، مي­ تواند با آزارگري جنسي مرتبط باشد.

The extent of sexual violence is to the extent of human history and it is one of the problems that humanity has been grappling with and can be considered one of the serious psychosocial deviations. Sexual abusiveness is one of the anomalies through which a person seeks and reaches sexual pleasure and satisfaction by abusing another person. In the research literature related to psychopathology of sexual abusers’ personalities, the relationship between their attachment patterns and problems with abusive behavior has been of a particular interest to researchers and clinicians. The aim of this study is to compare attachment styles and the ability to empathy between offenders of child sexual abuse and ordinary people. In order to do this, in a comparative study, 33 sexual abuser and 33 normal person were selected through availability sampling method, and evaluated for attachment style, interpersonal reactions and the ability to empathy. Multivariate analysis of variances showed that secure attachment style is the prevailing attachment style among the ordinary individuals and avoidant attachment style is the dominant style among the sexual abusers. In addition, the results showed a higher ability of ordinary people in sympathetic attention index and a higher score in individual distress index among the sexual abusers. It seems, insecure attachment style with interference in the process of empathy, may be associated with sexual abusiveness.