مطالعه حمايت اجتماعي ادارك شده در كاركنان يكي از كارخانه‌هاي توليدي شهر اروميه در سال 1393

Perceived social support in the personnel of a manufacturing industry in Urmia in 2014-15

زمينه و هدف: حمايت اجتماعي ادراك‌شده توسط كاركنان يك سازمان به عنوان يكي از عوامل مهم روان‌شناختي اثرگذار بر بهره وري نيروي انساني شناخته مي‌شود و مي‌تواند بر كيفيت زندگي اثر مثبت و مستقيم بگذارد. هدف پژوهش حاضر بررسي ميزان برخورداري كاركنان يكي از كارخانه­ هاي توليدي شهر اروميه از حمايت اجتماعي ادراك‌شده و رابطه آن با متغيرهاي دموگرافيك كاركنان بود. روش بررسي: اين مطالعه از نوع توصيفي بود كه در آن 156 نفر از كاركنان يكي از كارخانه­ هاي توليدي شهر اروميه به پرسشنامه حمايت اجتماعي ادراك پاسخ دادند. از طريق روش ­هاي توصيفي و تحليلي (مجذور كاي و آناليز واريانس يك طرفه) نتايج مورد آناليز قرار گرفتند. يافته ها: ميزان حمايت اجتماعي ادراك‌شده كاركنان از سوي همكاران با ميانگين 0/72± 3/63 بيشتر از حمايت ادراك‌شده از سوي مديران با ميانگين 0/65±2/99 بود. رابطه آماري معني‌داري بين سن، سابقه كار و نوع استخدام با حمايت اجتماعي ادراك‌شده كاركنان از سوي همكاران و مديران مشاهده شد(0/05>Pvalue). نتيجه گيري: از آنجايي كه حمايت اجتماعي ادراك‌شده كاركنان از طرف همكاران و مديران در وضعيت متوسط مي­ باشد؛ مديران بايستي در جهت محيط كاري برخوردار از حمايت اجتماعي كوشا باشند و ارتباط بهتري با كاركنان برقرار نمايند تا عملكرد آن‌ها در حيطه ­هاي مختلف بهبود يابد. بدليل نياز بيشتر كاركنان كم ­تجربه به حمايت اجتماعي، پيشنهاد مي­ شود مديران حمايت خود را با تشويق آن‌ها به صورت پرداخت پاداش، حمايت عاطفي و برقراري ارتباط آسان­ تر با آن‌ها اعلام نمايند.

Background & objective: Perceived social support in the personnel of any organization is an important psychological factor that affects the efficiency of the workforce and exerts direct and positive effects on the their quality of life. The present study was conducted to investgiate the level of perceived social support in the personnel of a manufacturing industry in Urmia and to determine its relationship with certain demographic variables. Methods: The present descriptive study was conducted on 156 personnel of a manufacturing industry in Urmia. Data collection was conducted using the Perceived Social Support Questionnaire. The results obtained were then analyzed using descriptive and analytical statistics, including the chi-squared test and the one-way analysis of variance. Results: The mean value of perceived social support from coworkers (3.36±0.72) was higher than the mean value of perceived social support from managers (2.99±0.65). Perceived social support from coworkers and managers was found to have a statistically significant relashionship with age, work experience and type of employment contract (P-value<0.05). Conclusion: Given that perceived social support from coworkers and managers fell in the medium range in the present study, managers should make efforts to foster a greater social support in the workplace for their personnel and to create better relationships with them in the attempt to improve their performance in different domains. Due to the greater need of the less-experienced personnel for social support, managers are recommended to show their support through devising bonus schemes, providing emotional support and establishing a better relationship with their personnel.