عنوان مقاله :
پيشينۀ تاريخي، توصيف و تبيين موضع ملاصدرا دربارۀ چيستي فلسفۀ اولي
عنوان به زبان ديگر :
A Historical Background and an Explanation of Mulla Sadra`s View on the Whatness of First Philosophy
پديد آورندگان :
فرامرز قراملكي، احد دانشگاه تهران - گروه فلسفه و حكمت اسلامي , گل پرور روزبهاني، مهدي دانشگاه قم - گروه فلسفه و حكمت اسلامي
كليدواژه :
امور عامه , علم شناسي ارسطويي , فلسفۀ اولي , ملاصدرا , موضوع علم
چكيده فارسي :
الگوي علمشناسي موضوع محور ارسطويي- سينوي، فلسفۀ اولي را بحث از عوارض ذاتي «موجود بما هو موجود» دانسته و دو حوزۀ امور عامه و الهيات بالمعني الأخص را ذيل آن علم واحد دستهبندي مي كرد. با پيشرفت تاريخي علم كلام و غلبه يافتن رويكرد فلسفي در آن، مباحث دو حوزۀ مذكور از يكديگر تفكيك شده و با لحاظكردن آنها به عنوان دو علم مستقل، به تدريج الگوهاي متنوعي، يكي پس از ديگري و هريك با نقد الگوي پيشين، براي وحدتبخشي مباحث امور عامه ارائه گرديد. از ملاصدرا به عنوان يك فيلسوف نوآور ميتوان توقع داشت كه در اين سير تاريخي و خصوصاً با تحولي كه در محتواي فلسفۀ اولي ايجاد كرده طرح بديعي نيز براي شناسايي آن عرضه كرده باشد، اما او نامنتظرانه به همان موضع ارسطويي- سينوي بازگشته است. در تييين چرايي اتخاذ اين رأي، شواهد غيرمقنع و قابل دفعي وجود دارد كه نشان ميدهد آن موضع، حاصل انديشههاي ابتدايي – و نه نهايي– ملاصدرا بوده است. اما قابلدفاعتر است كه آن موضع فلسفهشناسانۀ ملاصدرا با فلسفۀ او سازگار دانسته شده و يا اينكه با توجه به قرائن متعدد و از جمله براي حفظ ادعاي انقلاب پارادايمي حكمت متعاليه نسبت به سنت هاي فلسفي پيشين، رخنهاي در انديشۀ او محسوب گردد.
چكيده لاتين :
Aristotle Avicenna`s subject-oriented model for studying knowledge has viewed first philosophy as dealing with essential accidents of being qua being and classified general principles, umur-e ammeh and theology under the title of first philosophy. With gradual progress of theology and dominance of philosophical approach in it, the two fields were separated from one another as two fields of science, gradually various models, one after the other and criticizing it, were presented to harmonize the problems of general principles. It was expected from Mulla Sadra, as a philosopher with new opinions to present a new model in the field. Yet, he went on the same tradition of Avicenna. Explaining the reason why for his way, some have thought it as the primary step of his philosophizing, while it is more reasonable to know his step in agreement with his philosophy or, with regard to numerous tokens of which may be counted keeping his methodical revolution in relation to traditional manners of philosophy, it may be known as a failure.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي هستي شناختي
عنوان نشريه :
پژوهش هاي هستي شناختي