روابط ساختاري فعاليت سيستم‌هاي مغزي رفتاري ، راهبردهاي فرايندي نظم‌جويي هيجان و رفتارهاي پرخطر

The structural relationship model of brain behavior systems activity, process emotion regulation strategies and risky behavior

مقدمه: رفتارهاي پرخطر يكي از دلايل مهم مرگ‌ومير در دوره نوجواني است. هدف پژوهش حاضر بررسي الگوي روابط ساختاري فعاليت سيستم­ هاي مغزي رفتاري، راهبردهاي فرايندي نظم­ جويي هيجان و رفتارهاي پرخطر بود. روش: 410 نفر (210 دختر و 200 نفر پسر) از دانش ­آموزان شهر كرج با استفاده از نمونه‌گيري خوشه‌اي چندمرحله ­اي انتخاب شدند و توسط پرسشنامه رفتارهاي پرخطر نوجوانان، مقياس‌ پنج عاملي جكسون و پرسشنامه نظم­ جويي هيجان مورد ارزيابي قرار گرفتند. پس از گردآوري داده‌ها نرم‌افزارهاي Lisrel و SPSS براي تحليل داده‌ها استفاده شد. يافته ­ها: يافته‌ها نشان كه سيستم بازداري رفتاري (BIS)، سيستم فعال‌ساز رفتاري (BAS) و مؤلفه‌هاي سيستم ستيز/گريز/انجماد (FFFS) تأثير مستقيم بر رفتارهاي پرخطر دارد. علاوه بر اين، ارزيابي مجدد تجارب هيجاني با تعديل اثر فعاليت سيستم­هاي مغزي رفتاري در رفتارهاي پرخطر نوجوانان نقش ميانجي­گر كاهشي دارد، درحالي­كه فرونشاني تجارب هيجاني با تعديل فعاليت سيستم­هاي مغزي رفتاري در رفتارهاي پرخطر نوجوانان نقش ميانجي­گر مستقيم دارد. نتيجه­ گيري: به‌طور كلي يافته‌هاي پژوهش حاضر از نقش پايه­ هاي زيستي شخصيت و راهبردهاي نظم­ جويي هيجان در بروز رفتارهاي پرخطر حمايت مي­كند.

Introduction: Risky behaviors are one of the most important causes of mortality in adolescents. The purpose of this study was to investigate the pattern of structural relationships between brain-behavioral systems activity, process emotion regulation strategies and risky behaviors. Method: 410 students (210 females and 200 males) were selected from the students of Karaj using multistage cluster sampling and assessed by adolescents’ risky behaviors questionnaire, Jackson Factor Scale, and emotional ordering questionnaire. After collecting data, Lisrel software and SPSS software were used for data analysis. Findings: The findings show that BAS, BAS and FFFS components have a direct effect on risky behaviors. Additionally, the reappraisal of emotional experiences by reducing the effect of the activity of brain-behavioral systems in the risky behaviors of adolescents has a mediator role, while the suppression of emotional experiences by mediating the activity of brain-behavioral systems in high-risk behaviors of adolescents has a direct mediator role. Conclusion: In general, the findings of this study support the role of physiological bases of personality and emotion regulation strategies in the incidence of risky behaviors.