اثربخشي آموزش بازسازي شناختي در اصلاح سبك هاي اسنادي دانش آموزان

The Effectiveness of Cognitive Restructuring Training in Modifying the Students' Attributional style

پژوهش حاضر به منظور تعيين اثربخشي آموزش بازسازي شناختي در اصلاح سبك هاي اسنادي دانش آموزان دبيرستاني انجام شده است. روشِ اين مطالعه نيمه آزمايشيْ طرح پيش آزمون ـ پس آزمون با گروه كنترل بوده است. جامعه آماريْ كليه دانش آموزان مقطع متوسطه در شهر اصفهان بودند كه نمونه ها به صورت تصادفي، خوشه اي و مرحله اي انتخاب شدند و حجم نمونه سي تن از دانش آموزاني بودند كه سبك اسنادي منفي غربال گري داشتند و به صورت تصادفي در دو گروه پانزده نفريِ آزمايشي و كنترل جايگزين شدند. در طي هشت جلسه نوددقيقه اي به گروه آزمايشي، آموزش بازسازي شناختي دادند و آن ها را با پرسشنامه سبك اسنادي آزمودند و ارزيابي كردند. آن گاه داده هاي آماري را با استفاده از روش تحليل كواريانس تجزيه و تحليل كردند. يافته هاي حاصل از پژوهش نشان داد تفاوت معناداري ميان ميانگين گروه كنترل و آزمايش وجود دارد (0005/ 0>p) و ميزان اندازه اثر آن 47درصد از كل واريانس را تبيين كرد. بنابراين، نگارندگان اين مقاله به اين نتيجه رسيدند كه آموزش بازسازي شناختيْ باعث افزايش اسنادهاي مثبت و كاهش اسنادهاي منفي شده است.

This study aims at determining the effectiveness of cognitive restructuring training in modifying the students' attribution styles. This research is a quasi experimental study with a pretest/post-test plan and the control group. Research samples were 30 students from statistical population of high school student in Isfahan city. Samples were selected with multiple stage cluster random sampling from these students، 15 students were randomly assigned to the control group and 15 students were assigned to the experimental group. Experimental group were trained of cognitive restructuring training during eight 1/30-hour sessions and the subjects evaluated by attributional style questionnaire (ASQ). Gathered data were analyzed using covariance analysis method. The results of post-test covariance analysis showed there was significant difference between experimental group and control group (p<./0005) and its effect size was 47 percent of the total variance. Therefore results showed that of cognitive restructuring training can increase the positive attribution and decrease the negative attribution.