عنوان مقاله :
اثر زمانهاي مايهكوبي و غلظتهاي استوسيرينگون بر كارايي انتقال ژن بتا گلوكورونيداز (GUS) با ميانجيگري آگروباكتريوم در گل ژربرا (Gerbera jamesonii cv. ‘Royal Soft Pink’)
عنوان به زبان ديگر :
Effect of inoculation times and acetosyringone concentrations on gene transfer efficiency of β-glucuronidase (GUS) gene mediated by Agrobacterium in gerbera (Gerbera jamesonii cv. ‘Royal Soft Pink
پديد آورندگان :
نظري، فرزاد دانشگاه كردستان - گروه علوم باغباني , خوشخوي، مرتضي دانشگاه شيراز - دانشكده كشاورزي - گروه علوم باغباني , آزادي، پژمان پژوهشكده بيوتكنولوژي كشاورزي ((ABRI) كرج , ناكامورا، ايكيو دانشگاه چيبا ژاپن - آزمايشگاه فن آوري سلول گياهي - گروه علوم باغباني
كليدواژه :
آزمون بافت شيميايي , باززايي مستقيم شاخساره , ژربرا , ژن GUS , واكنش زنجيرهاي پليمراز (PCR)
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: گل ژربرا يكي از محبوبترين گياهان زينتي در جهان است و در صنعت گلكاري رتبه چهارم را در بين ده گل بريدني برتر دارد. امروزه در گل ژربرا روشهاي انتقال ژن قابل اعمال، براي وارد كردن صفات جديد به ژنوتيپهاي برگزيده بدون تغيير در ويژگيهاي خوب آن، ضرورت دارد.
مواد و روشها: اين پژوهش در سه آزمايش جداگانه انجام شده است؛ ابتدا اثر غلظتهاي متفاوت (5، 10، 15، 20، 25 و 30 ميلي گرم بر ليتر) آنتيبيوتيك هيگرومايسين براي تعيين غلظت كشنده آن در گياهكهاي غيرتراريخت ژربرا رقم ‘Royal Soft Pink’ ارزيابي شد. سپس در آزمايش دوم، اثر غلظت 10 ميلي گرم در ليتر هيگرومايسين بر ميزان باززايي شاخساره در ريزنمونههاي دمبرگ داراي پهنك بررسي گرديد. در نهايت در آزمايش سوم اثر مدت زمآنهاي مايهكوبي (10 و 20 دقيقه) و غلظتهاي استوسيرينگون (صفر، 50 و 100 ميكرومول) بر كارآيي انتقال ژن بتاگلوكورونيداز (GUS) با ميانجيگري آگروباكتريوم (Agrobacterium tumefaciens) و از طريق همكشتي ريزنمونههاي دمبرگ داراي پهنك، ارزيابي شد. پس از همكشتي ريزنمونهها با آگروباكتريوم به مدت دو تا 3 روز، به محيط كشت انگيزش مستقيم شاخساره انتقال يافتند. در ادامه، شاخسارههاي تراريخت احتمالي ، از ريزنمونهها جدا گرديد و افزونگري آنها انجام شد. در پايان، به منظور تاييد گياهان تراريخت، از آزمون بافتشيميايي و واكنش زنجيره اي پليمراز (PCR) استفاده شد.
يافتهها: نتايج نشان داد كه غلظت 10 ميلي گرم در ليتر هيگرومايسين براي گزينش شاخسارههاي تراريخت مناسب بوده و بايد پس از باززايي اوليه استفاده شود. بيشترين ميزان باززايي (38 درصد) شاخسارههاي تراريخت احتمالي از ريزنمونههاي دمبرگ داراي پهنك، در تيمار 10 دقيقه مايهكوبي و 100 ميكرومول استوسيرينگون بهدست آمد. همچنين كمترين ميزان باززايي (25/25 درصد) شاخسارههاي تراريخت احتمالي، در تيمار 20 دقيقه مايهكوبي و 50 ميكرومول استوسيرينگون مشاهده شد. نتايج آزمون بافتشيميايي و آناليز PCR گياهكهاي تراريخت، نشان داد كه بيشترين شمار رگه مستقل (27 شاخساره) و كارايي انتقال ژن (11 درصد) به ازاي هر 100 ريزنمونه دمبرگ، مربوط به تيمار 10 دقيقه مايهكوبي و 100 ميكرومول استوسيرينگون ميباشد.
نتيجهگيري: افزودن هيگرومايسين به محيط كشت، سبب كاهش باززايي مستقيم شاخساره از ريزنمونههاي دمبرگ داراي پهنك ميشود. عواملي مانند مدت زمان مايهكوبي و غلظت استوسيرينگون اثر چشمگيري بر راندمان و موفقيت تراريختي در ژربرا دارند. استوسيرينگون به عنوان يك انگيزاننده فنولي ژنهاي Virو انتقال دهنده T-DNA در آگروباكتريوم در نظر گرفته شده است و سبب افزايش كارايي تراريختي ميشود. بنابراين بهترين تيمار براي توليد گياهان تراريخت در گل ژربرا رقم ‘Royal Soft Pink’ با انتقال ژن GUS، مايهكوبي ريزنمونههاي دمبرگ داراي پهنك با آگروباكتريوم به مدت 10 دقيقه و استفاده از استوسيرينگون به غلظت 100 ميكرومول ميباشد.
چكيده لاتين :
Background and Objectives: Gerbera is one of the most popular ornamental plants in the world and ranked forth, in the flower industry among the 10 top cut flowers. Nowadays, there is an important for development of generally applicable gene transfer methods for gerbera which will allow rapid introduction of new traits into elite genotypes without changing the existing good properties.
Materials and methods: This study was conducted in three separate experiments; First experiment was conducted to evaluate the effect of hgygromaycin at various concentrations (5, 10, 15, 20, 25 and 30 mg L-1) to determine it’s the lethal dose in untransformed plantlets of Gerbera jamesonii cv. ‘Royal Soft Pink’. Then, in second experiment investigated the effect of 10, 15, 20, 25 and 30 mg L-1 hgygromaycin on shoot regeneration in leafy petiole explants. Finally, in third experiment evaluated the effect of inoculation times (10 and 20 min) and acetosyringone concentrations (50 and 100 µmol) on GUS gene transfer efficiency mediated by Agrobacterium and by co-cultivation method of leafy petiole explants. After 2-3 days of co-cultivation of leafy petiole explants with Agrobacterium, were transferred to direct shoot regeneration medium. Then putative transgenic shoots derived from petioles and the multiplication were done. Finally, transformed plants were confirmed by GUS histochemical assay and PCR analysis.
Results: The results showed that the 10 mg L-1 concentration of hgygromaycin is suitable for selection of transgenic shoots and it should be used after initial regeneration. The highest (38%) of putative transgenic shoots regeneration was obtained from treatment of 10 min inoculation with Agrobacterium and using 100 µmol acetosyringone. Also, the lowest (25.25%) of putative transgenic shoots regeneration was showed from treatments of 20 min inoculation and using 50 µmol acetosyringone. The results of histochemical assay and PCR analysis in transgenic plants showed that the highest independent line number (27 shoots) and gene transfer efficiency (11%) per 100 explants were obtained from treatments of 10 min inoculation and using 100 µmol acetosyringone.
Conclusion: Factors such as inoculation time and acetosyringone concentration had prominent impact on the efficiency and success of transformation. Acetosyringone, is considered to be the phenolic inducer of vir genes activation and T-DNA transfer in Agrobacterium and enhances the transgenic efficiency. Therefore, the best treatment to produce transgenic plant in Gerbera jamesonii cv. ‘Royal Soft Pink’ with transfer of GUS gene is the inoculation of leafy petiole explants for 10 min and using of acetosyringone with 100 µmol concentration.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي توليد گياهي
عنوان نشريه :
پژوهش هاي توليد گياهي