شماره ركورد :
996415
عنوان مقاله :
تحليل فرانظري راي : ارائه يك مدل مفهومي
عنوان به زبان ديگر :
A Meta-theoretical analysis of voting, a conceptual model
پديد آورندگان :
يوسفي، علي دانشگاه فردوسي مشهد - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه علوم اجتماعي
تعداد صفحه :
21
از صفحه :
35
تا صفحه :
55
كليدواژه :
انتخاب راي , مدل عقلاني , مدل هنجاري , مدل شناختي , مدل آنتروپي , فضاي كنش انتخاباتي , نظام كنش انتخاباتي
چكيده فارسي :
در نظام‌هاي مردم‌سالار، انتخابات مهم‌ترين روش براي شناسايي اراده و اعمال حق حاكميت عمومي است. كنش انتخاباتي يا رأي تابع عوامل متعددي است. اين عوامل در مطالعات انتخاباتي در ذيل چهار مدل انتخاب رأي، شامل مدل عقلاني، هنجاري، شناختي و آنتروپي دسته‌بندي و تحليل مي‌شوند. در مدل عقلاني تأكيد عمده بر سودمندي رأي، در مدل هنجاري تأكيد بر هويت حزبي و فشارهاي هنجاري رأي، در مدل شناختي تأكيد بر تجارب شناختي رأي‌دهنده و در مدل آنتروپي، تأكيد عمده بر شفافيت تبليغ نامزدهاست. در مقاله حاضر، بر اساس تحليل فرانظري رأي،‌ همه وجوه محتمل رأي در مدل نظام كنش انتخاباتي تئوريزه و بر اساس آن، چهار خرده‌نظام رأي، شامل رأي اقتصادي، رأي سياسي، رأي فرهنگي و رأي اخلاقي از هم تفكيك و سپس عناصر اصلي و سازنده هر خرده‌نظام و الزامات ساختاري آن مشخص گرديده است. براساس مدل پيشنهادي انتخاب رأي؛ عنصر اصلي و تعيين‌كننده تصميم به رأي اقتصادي، سياسي، فرهنگي و اجتماعي به ترتيب سودمندي، اثربخشي، بي‌تناقضي معنايي و سازگاري هنجاري رأي است. تعيين‌كنندگي و برجستگي هر يك از چهار نوع رأي مذكور در نظام كنش انتخاباتي، متناسب با الزامات ساختاري مربوط مشخص مي‌گردد. در شرايط كمبود منابع رفاهي و نابرابري توزيعي الزام به رأي اقتصادي، در شرايط ضعف كارايي نظام تصميم‌گيري الزام به رأي سياسي، در شرايط ناهمگوني فرهنگي سياسي الزام به رأي فرهنگي و در شرايط همگوني فرهنگي سياسي جامعه، الزام به رأي اخلاقي در نظام كنش انتخاباتي بيشتر مي‌شود. با توجه به روابط متقابل در بين خرده‌نظام‌هاي كنش انتخاباتي، اصلي‌ترين ملاحظه روش‌شناختي دراستفاده از مدل مذكور،‌ تأكيد بر عليت ساختاري و حلقه‌هاي علّي (در مقابل علّيت مكانيكي يا يك طرفه) و استفاده از توابع ساختاري در تحليل داده‌هاي تجربي مربوط است.
چكيده لاتين :
Based on a meta-theoretical analysis of voting, the present paper is an attempt to present a theoretical model encompassing all the possible aspects of voting in an election action system, proposing four sub-systems of voting as follows: economic voting, political voting, cultural voting and moral voting. Having distinguished among these sub-systems, the writer describes the constitutive elements and the structural requirements of each sub-system. Based on this model, the decisive element that affects the decision to vote for economic, political, cultural and moral reasons is utility, effectiveness, lack of inconsistency and normative consistency respectively. The prominence of each sub-system in the election action system is determined based on the structural requirements. When welfare resources are lacking and there is a distribution inequality, the economic voting becomes more necessary. When the government lacks efficiency, there is a stronger need for political voting. When the society is faced with cultural problems, voting with a cultural purpose becomes a necessity. Finally, when the society is faced with no cultural-political inconsistency, the necessity to vote for moral reasons becomes stronger. Considering the mutual relations among the sub-systems, the most important methodological consideration in the application of this model is an emphasis on the structural causality and causal circles (as opposed to one-sided or mechanical causality), and the use of structural functions in the analysis of the related experimental data.
سال انتشار :
1383
عنوان نشريه :
علوم اجتماعي - دانشگاه فردوسي مشهد
فايل PDF :
7327166
عنوان نشريه :
علوم اجتماعي - دانشگاه فردوسي مشهد
لينک به اين مدرک :
بازگشت