عنوان مقاله :
تحليل اسلامي پديده نسبيتِ جرم از دريچه اخلاق در نظام فكري دوركهيم
پديد آورندگان :
مصطفي پور، مسعود دانشگاه تهران , پيوندي، غلامرضا دانشگاه شهيدمطهري
كليدواژه :
حقوق كيفري , جرم شناسي , قضاياي اخلاقي , نسبيت جرم
چكيده فارسي :
باتوجهبه نقش انكارناپذير اخلاق در قلمرو جرمانگاري، پذيرفتن يا نپذيرفتن مفهومِ «نسبيت جرم» به اين بستگي دارد كه مفاهيم اخلاقي، جزء قضاياي اِخباري بهحساب آيند يا انشايي. به بيان ديگر، با اخباريدانستن مفاهيم اخلاقي، پديدۀ نسبيت جرم چندان پذيرفتني نيست؛ درحاليكه با انشاييدانستن مفاهيم اخلاقي، بابِ بررسي نسبيت جرم گشوده ميشود. بيترديد ميان انديشمندان غربي يكي از طلايهداران اشاعۀ مفهوم نسبيت جرم، جامعهشناس تجربهگراي فرانسوي، اميل دوركهيم است كه با ابداع مفاهيمي، همچون «وجدان جمعي» و «آنومي» به گسترش ديدگاه خود درخصوص نسبيبودن مفاهيم اخلاقي و جرمهاي قانوني پرداخت. در همين راستا هدف مقالۀ پيش رو بررسي نسبيت جرم از دريچۀ اخلاق بوده و تلاش شده است با بيان ديدگاههاي دوركهيم، بهعنوان يكي از انديشمندان بزرگ اين حوزه، بهصورت متمركز به اين موضوع پرداخته شود. راهبرد اين تحقيق كيفي و راهكار اجرايي، بهصورت كتابخانهاي با استفاده از روش توصيفيتحليلي بود. مهمترين دستاورد اين تحقيق اين بود كه هرچند قضاياي اخلاقي در جزئيات، بسته به مقتضيات زمان و مكان، متغير و نسبي هستند، در قالب دو مفهوم كليِ ظلم و عدل، اِخباري بوده و در بازههاي زمان و مكان، ثابت باقي ميمانند. بنابراين، به همين دليل است كه برخي رفتارهاي غيراخلاقي در تمامي دورانها و كشورها جرم تلقي شده و تحت عنوانِ جرايم طبيعي قرار گرفتهاند.