عنوان مقاله :
بررسي اثر كاربامازپين بر تكوين غدد جنسي موش هاي صحرايي ماده
عنوان به زبان ديگر :
Evaluation of the effect of carbamazepine on gonadal development in female rats
پديد آورندگان :
نادري فر، ميترا دانشگاه آزاد اسلامي واحد همدان - گروه زيست شناسي، همدان، ايران , محمودي، مينو دانشگاه آزاد اسلامي واحد همدان - گروه زيست شناسي، همدان، ايران , جعفري، محمد دانشگاه علوم پزشكي همدان - گروه پاتوبيولوژي، همدان، ايران , شهيدي، سيامك دانشگاه علوم پزشكي همدان - مركز تحقيقات فيزيولوژي اعصاب، همدان، ايران
كليدواژه :
موش صحرايي , تكوين پس از تولد , تكوين جنيني , غدد جنسي ماده , كاربامازپين
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: كاربامازپين يكي از داروهاي موثر در درمان صرع مي باشد و استفاده از آن همراه با اثرات تراتوژنيك است. هدف اين مطالعه بررسي اثر كاربامازپين بر تكوين غدد جنسي موش صحرايي ماده مي باشد.
روش بررسي: در اين مطالعه تجربي60 سر موش صحرايي باردار به 2 دسته تقسيم شدند كه هر دسته شامل گروه هاي كنترل، شم، دوزهاي mg/kg10، 15 و 30 داروي كاربامازپين بودند. تمامي تزريق ها به صورت درون صفاقي در روزهاي 18-14 بارداري (تكوين جنيني غدد جنسي)، و در روزهاي 10-0 پس از تولد (تكوين پس از تولد غدد جنسي) انجام شد. به زاده هاي هردو گروه اجازه داده شد تا به سن 7 هفته برسند. سپس تخمدان راست آنها خارج و مورد رنگ آميزي بافتي هماتوكسيلين و ائوزين قرارگرفتند . داده ها با استفاده از آناليز آماري يك و دوطرفه ANOVA و آزمون تعقيبي Tukeyتجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: نتايج حاصل نشان مي دهد كه استفاده از كاربامازپين سبب افزايش تعداد اووسيت هاي اوليه و كاهش تعداد اووسيت هاي ثانويه، فوليكول گراف و جسم زرد مي گردد. در مقايسه بين گروه هاي تكوين جنيني و پس از تولد، مشاهده مي شود كه تعداد اوسيت هاي اوليه فقط در دوز mg/kg 30 تكوين جنيني افزايش معني داري در سطح (p<0.001) نسبت به تكوين پس از تولد داشته است. تعداد اووسيت هاي ثانويه در تمامي دوزهاي تيمار شده تكوين جنيني در سطح (p<0.01) كاهش معني داري را نسبت به تكوين پس از تولد نشان مي دهد. همچنين مشاهده مي شود كه تعداد فوليكول-هاي گراف و جسم زرد در گروه هاي تيمار شده تكوين جنيني كاهش معني داري در سطح (p<0.001) را نسبت به تكوين پس از تولد در تمامي دوزها دارد.
نتيجه گيري: اين مطالعه نشان داد كه مصرف كاربامازپين در طي مراحل ارگانوژنز مي تواند اثرات منفي بر غدد جنسي ماده اعمال كند. بنابراين به نظر مي رسد كه غدد جنسي حساسيت زيادي نسبت به كاربامازپين داشته و اين حساسيت وابسته به دوز مي باشد.
چكيده لاتين :
Background & aims: Carbamazepine is one of the most effective medicines in treating epilepsy its use is associated with teratogenic effects during embryonic period. The aim of this study was to evaluate the effect of carbamazepine during gonad development in female rats. Methods: In this experimental study, 60 female pregnant rats were divided into 2 classes (n=8). Each class contains control, sham and treated rats with doses 10, 15, 30 mg/kg of carbamazepine. All i.p injections were done during 14 - 18 GD (for fetal gonad development) and days 0-10 after birth (for newborn gonad development). The newborns were allowed to reach 7 weeks old. The right ovary was removed and histological staining (H & E) was performed. Data comparison was done by one and two ANOVA followed by Tukey test. Results: The results showed that carbamazepine causes decreasing in the number of primary oocyte but increasing the number of secondary oocyte, graffian follicles and corpus luteum. In comparison to the fetal and newborn treated rats, it showed that the number of primary oocyte in fetal treated group with 30 mg/kg of carbamazepine has a significant increase (p<0.001). The number of secondary oocyte in all fetal treated groups showed significant decrease in comparison to the other group. Also it showed that the number of graffian follicles and corpus luteum in fetal treated groups has a significant decrease in comparison to the newborn treated rats (p<0.001). Conclusion: This study showed that carbamazepine during organogenesis can negative effects on female sex glands. So it seems that gonads are very sensitive to carbamazepine and its sensitivity is dose- dependent.
عنوان نشريه :
مجله دانشگاه علوم پزشكي شهركرد
عنوان نشريه :
مجله دانشگاه علوم پزشكي شهركرد